من ناامید نیستم
#من_ناامید_نیستم
قابل توجه آدمای شکست خورده و نا امید که نمیخان به زندگی ادامه بدن.
همین حالا، بروید سراغ کشوی داروها، هر چه قرص و کپسول میبینید را بردارید، بریزید کف دستتان، با یک لیوان آب، بدهید بالا. یا یک جای خیلی بلند پیدا کنید و آب دهانتان را قورت بدهید و بپرید پایین و وسط راه هر چه خواستید جیغ بزنید. محکمِ محکم. بگذارید چهارنفر شما را ببینند که کوبیده میشوید به زمین.
اصلن زنگ بزنید به معشوقتان و بابت دعوای روزهای قبل، بهش بگویید ازش متنفرید. بگویید که از سرناچاری با او بودهاید. بگویید که با بهترین دوستش ریختهاید رویهم. به محل کارتان خبر بدهید که دیگر نمیآیید. بخوابید توی خانه و به مرده و زنده رییستان، شرکتتان، آیندهتان، صاحبخانهتان و دهان باز و همیشه گرسنه خانوادهتان فحش بدهید.
اگر نویسندهاید، قلمها را بشکنید. اگر نقاشید، بوم را پاره کنید. اگر بازیگرید، وسط نمایش، قهر کنید و بروید. نانواها، نان سوخته بپزند. کارگرها جنس معیوب تولید کنند. کارمندها، پرونده ارباب رجوع را بریزند لای آشغالها. برای پول زحمت نکشید. عرق نریزید. تلاش نکنید. مواد بخرید و توی پارک بفروشید به بچههای چهارده ساله. بدرک که آیندهشان چه میشود. مگر قرار است همه دنیا را شما نجات بدهید؟
دیدید؟ بازنده بودن آسانترین کار دنیاست. هر لحظه اراده کنید میتوانید بیکیفیتترین آدمی شوید که از خودتان سراغ دارید. کافیست بگویید من دیگر نمیخواهم قهرمان زندگی خودم باشم. فاتحه. سنگ قبرتان را هم سفارش بدهید و بالایش نستعلیق بنویسید «خسرالدنیا و الاخره.» و پایینترش «آرامگاه بیچارهای مفلوک و واداده ای کم تلاش.»
اما حالا؛ تا فرصتش هست، قهرمان باشید. درخشانترین نسخه از خودتان. شجاعترین، خواستنیترین، پرتلاشترین. یوسف باشید در دام زلیخا. ابراهیم باشید میان آتش. یونس باشید در دهان نهنگ. سالم بیرون بیایید. قهرمان. پیامبر. مفت دل نکنید از هم.
رابطههایتان را ترمیم کنید. از سختی ها پل بسازید. از بیراههها، مسیر. از نشدنها، امید. به خودتان، تلاشتان، خدایتان اعتماد کنید.
یادتان هم نرود که قهرمان بودن و ماندن سخت است. بیشک که آدمها به این قطار در حال حرکت سنگ میزنند، اما مگر نیش مگس، اسب راهوار را از حرکت وا میدارد؟
بهترین کیفیت ممکن از آفرینش باشید رفقا. بَرَنده و بُرَنده. همان که خدا موقع خلقت، به خودش گفت «به به. احسن الخالقین. کیف کردم که تو را آفریدم»
💐
دوره تابستانی کارگاه «داستان کوتاه و بعضی چیزهای دیگر» مدرس: مرتضا برزگر. از چهارشنبه بیست و یکم تیر ماه. موسسه بهاران. تلفن: 88944906
💐
#مرتضی_برزگر
#قلب_نارنجی_فرشته
🌸 یادداشت ها و داستان های مرتضی برزگر 🌸
قابل توجه آدمای شکست خورده و نا امید که نمیخان به زندگی ادامه بدن.
همین حالا، بروید سراغ کشوی داروها، هر چه قرص و کپسول میبینید را بردارید، بریزید کف دستتان، با یک لیوان آب، بدهید بالا. یا یک جای خیلی بلند پیدا کنید و آب دهانتان را قورت بدهید و بپرید پایین و وسط راه هر چه خواستید جیغ بزنید. محکمِ محکم. بگذارید چهارنفر شما را ببینند که کوبیده میشوید به زمین.
اصلن زنگ بزنید به معشوقتان و بابت دعوای روزهای قبل، بهش بگویید ازش متنفرید. بگویید که از سرناچاری با او بودهاید. بگویید که با بهترین دوستش ریختهاید رویهم. به محل کارتان خبر بدهید که دیگر نمیآیید. بخوابید توی خانه و به مرده و زنده رییستان، شرکتتان، آیندهتان، صاحبخانهتان و دهان باز و همیشه گرسنه خانوادهتان فحش بدهید.
اگر نویسندهاید، قلمها را بشکنید. اگر نقاشید، بوم را پاره کنید. اگر بازیگرید، وسط نمایش، قهر کنید و بروید. نانواها، نان سوخته بپزند. کارگرها جنس معیوب تولید کنند. کارمندها، پرونده ارباب رجوع را بریزند لای آشغالها. برای پول زحمت نکشید. عرق نریزید. تلاش نکنید. مواد بخرید و توی پارک بفروشید به بچههای چهارده ساله. بدرک که آیندهشان چه میشود. مگر قرار است همه دنیا را شما نجات بدهید؟
دیدید؟ بازنده بودن آسانترین کار دنیاست. هر لحظه اراده کنید میتوانید بیکیفیتترین آدمی شوید که از خودتان سراغ دارید. کافیست بگویید من دیگر نمیخواهم قهرمان زندگی خودم باشم. فاتحه. سنگ قبرتان را هم سفارش بدهید و بالایش نستعلیق بنویسید «خسرالدنیا و الاخره.» و پایینترش «آرامگاه بیچارهای مفلوک و واداده ای کم تلاش.»
اما حالا؛ تا فرصتش هست، قهرمان باشید. درخشانترین نسخه از خودتان. شجاعترین، خواستنیترین، پرتلاشترین. یوسف باشید در دام زلیخا. ابراهیم باشید میان آتش. یونس باشید در دهان نهنگ. سالم بیرون بیایید. قهرمان. پیامبر. مفت دل نکنید از هم.
رابطههایتان را ترمیم کنید. از سختی ها پل بسازید. از بیراههها، مسیر. از نشدنها، امید. به خودتان، تلاشتان، خدایتان اعتماد کنید.
یادتان هم نرود که قهرمان بودن و ماندن سخت است. بیشک که آدمها به این قطار در حال حرکت سنگ میزنند، اما مگر نیش مگس، اسب راهوار را از حرکت وا میدارد؟
بهترین کیفیت ممکن از آفرینش باشید رفقا. بَرَنده و بُرَنده. همان که خدا موقع خلقت، به خودش گفت «به به. احسن الخالقین. کیف کردم که تو را آفریدم»
💐
دوره تابستانی کارگاه «داستان کوتاه و بعضی چیزهای دیگر» مدرس: مرتضا برزگر. از چهارشنبه بیست و یکم تیر ماه. موسسه بهاران. تلفن: 88944906
💐
#مرتضی_برزگر
#قلب_نارنجی_فرشته
🌸 یادداشت ها و داستان های مرتضی برزگر 🌸
۱.۸k
۱۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.