سه داستان کوتاه زیبا
سه داستان کوتاه زیبا
روزی روستاییان تصمیم گرفتند برای بارش باران دعا کنند در روزیکه برای دعا جمع شدند تنها یک پسربچه با خود چتر داشت ،
این یعنی ایمان... ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ کودک یک ساله ای را تصور کنید زمانیکه شما اورابه هوا پرت میکنید او میخندد زیرا میداند اورا خواهید گرفت این یعنی اعتماد... ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ هر شب ما به رختخواب میرویم ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده برمیخیزیم با این حال هر شب ساعت را برای فرداکوک میکنیم این یعنی امید... برایتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا،
را آرزو میکنم94/10/23ساعت12:54
روزی روستاییان تصمیم گرفتند برای بارش باران دعا کنند در روزیکه برای دعا جمع شدند تنها یک پسربچه با خود چتر داشت ،
این یعنی ایمان... ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ کودک یک ساله ای را تصور کنید زمانیکه شما اورابه هوا پرت میکنید او میخندد زیرا میداند اورا خواهید گرفت این یعنی اعتماد... ○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○○ هر شب ما به رختخواب میرویم ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده برمیخیزیم با این حال هر شب ساعت را برای فرداکوک میکنیم این یعنی امید... برایتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا،
را آرزو میکنم94/10/23ساعت12:54
۲.۸k
۲۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.