ای قوس لبت قوس قزح را زده طعنه

ای قوس لبت ، قوس قزح را زده طعنه ...
حُرم بدنت بر تب صحرا زده طعنه...
ابریشمِ دستانِ به دستم نرسیده ات...
بر بال و پر دسته ی قوها زده طعنه...
شب گمشده در پیچ و خم گیس بلندت...
هر تار تو بر صد شب یلدا زده طعنه...
لب باز کن ای آنکه لبت با دم گرمش...
عمری به دم گرم مسیحا زده طعنه...
گیسوت طناب است و تنت چوبه ی دار است...
ای آنکه حکومت به مغول ها زده طعنه...
از آب وفای تو فلک هم نچشیده است ...
کی غیرِ تو اینگونه به دنیا زده طعنه !...
دیدگاه ها (۱)

میشود روزی عزیزت من شوم؟ قاب عکس روی میزت من شوم؟ب...

گفته بودی می آیی به یک شرطک دیوانگی نکنملا مروت با آن چشمهام...

ﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻣﺸﯿﺮﯼ ﺷﻌﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ " ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺷﺒﯽ ﺑﺎﺯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﮔﺬ...

اشتباهی شده ام عاشق چشمان شما، عفو کنید!یا پریشان شده ی موی ...

yek tarafe part : 8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط