روزی که مرا رها می سازی در آتش
روزی که مرا رها می سازی در آتش
در جهنم بدیهایم
آنروز یکبار،
فقط یکبار دیگر نگاهم کن
مطمئن باش دیگر عذاب نخواهم کشید
مطمئن باش که دیگر درد را حس نخواهم کرد.
روزی که می روی سوی عاشقان پاک و وفادارت
به من نیز در آتش نگاه کن
به سوختنم
به درد کشیدنم،
نه،
باور نمی کنم
به هیچ عنوان
که تو سوختنم را ببینی و نگاهم را
اما متوجه سمت نگاهم نشوی .
باور نمی کنم تو
دستانی را که در سرما می نوشت
قلبی را که در تاریکی می تپید
چشمانی را که باهر بار گفتن نامت می گریست
در آتش ببینی
و شاهد درد کشیدنش باشی.
خدایا از تو عفو بخاطر آتشت را نمی خواهم
از تو می خواهم اجازه دهی هر ثانیه، هر آن ، هر دم
به تو اقرار کنم
دوستت دارم
فقط همین.
دوستت دارم ...
در جهنم بدیهایم
آنروز یکبار،
فقط یکبار دیگر نگاهم کن
مطمئن باش دیگر عذاب نخواهم کشید
مطمئن باش که دیگر درد را حس نخواهم کرد.
روزی که می روی سوی عاشقان پاک و وفادارت
به من نیز در آتش نگاه کن
به سوختنم
به درد کشیدنم،
نه،
باور نمی کنم
به هیچ عنوان
که تو سوختنم را ببینی و نگاهم را
اما متوجه سمت نگاهم نشوی .
باور نمی کنم تو
دستانی را که در سرما می نوشت
قلبی را که در تاریکی می تپید
چشمانی را که باهر بار گفتن نامت می گریست
در آتش ببینی
و شاهد درد کشیدنش باشی.
خدایا از تو عفو بخاطر آتشت را نمی خواهم
از تو می خواهم اجازه دهی هر ثانیه، هر آن ، هر دم
به تو اقرار کنم
دوستت دارم
فقط همین.
دوستت دارم ...
۱.۴k
۱۰ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.