شروع قصه یادم نیست

شروع قصه یادم نیست
بلا از آسمون اومد
نگام کردی و بعد از تو
جنون پشتِ جنون اومد

#علیرضا_آذر
دیدگاه ها (۱)

اَمان از روزی که معشوق یک عاشق از"تو" ،شما که نه بشود "او".....

رنـگ در خوابم شدیوقـتی که رویـاها نبـود. . .

خودم را بسته ام به شعر وگرنه نبودنت دردی نیست که از سرم باز...

تو خودت می دانی با تو عمریست ، در آوار غم و بی نفسی مدفونم ...

چی بگم تو اسمون نیست❤️‍🩹

@cilure

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط