سناریو
#سناریو
اگه بی تی اس محرم بیاد ایران...
جین: ایشون از اولشم پا دیگ قیمه وایساده بود و هی هم میزد و دعا میکرد واسه شفا مریضا به خصوص مریضای روانی و وقتی هم جونگکوک میاد ناخونک میزه با ملاقه میزنه سر دستش ولی وقتی اقدس خانوم گفت قیمه ای که درس کرده شوره با آفتابه افتاده پشت سر پسر آقا هوشنگ چون معتقده اون نمک ریخته توش
یونگی: لباس سیاهشو پوشیده و نشسته تو هیئت و منتظره ببینه کی قیمه سوکجین پز آماده میشه تا یذره اذیتش کنه ولی بماند که چقد از خوابش زده تا با اعضا همراه بشه ولی اونا هم در افق محو شدن
هوسوک: ایشون وقتی صدا طبل رو شنید گریخت ولی وقتی که دید ملت زنجیر و سینه و قمه میریزن کلا کرک و پراش ریخت و الان گزارش شده از زمین ۴رار کرده و به مریخ پناه برده
نامجون: نشسته تو مجلس حاج اقا کریمی و پا به پای عزدارا و حاج آقا با روضه گریه میکنه و میزنه تو سر کله خودش بماند چقد قبلش کتاب خونده بود تا بدونه آداب محرم چجوریه بله
جیمین:ایشون مثه یه گل پسر عاقا راه میره مرده پس میندازه ماشالله از بس جذابه مثه مایکروفر جنازه تحویل میده...کنار هوپی وایساده ولی وقتی هوپی رفت این رفت دنبالش ولی اکرم دختر اصغر آقا جلوشو گرفت تا بش نخ بده
تهیونگ:نقشه ناخونک زدن به قیمه با ایشون بودو از پشت نظارت میکرد که جونگکوک بدبخت چقد با ملاقه کتک میخوره آخر سرم وقتی دید اقدس خانوم چه حرف گوهر باری زده از فرصت استفاده کرد قیمه و حلیم قاطی کرد ریخت تو ظرف رفت با کوک بقولن
جونگکوک: اول مثه یه بچه خوب وایساده بود پیش ابوذر روحی اون مداحی میخوند و اینم تکرار میکرد و واسه هر مریض میگفت سه تا یا حسین بفرستید ولی تهیونگ وعده قیمه و حلیم داد همین باعث کج شدن راهش از سمت امام حسین به سمت قیمه و حلیم شد و خب بچه انقد با ملاقه زدن سر دسش دسش کبود ولی آخر حلیم قیمه با ته ته خوردن
اگه بی تی اس محرم بیاد ایران...
جین: ایشون از اولشم پا دیگ قیمه وایساده بود و هی هم میزد و دعا میکرد واسه شفا مریضا به خصوص مریضای روانی و وقتی هم جونگکوک میاد ناخونک میزه با ملاقه میزنه سر دستش ولی وقتی اقدس خانوم گفت قیمه ای که درس کرده شوره با آفتابه افتاده پشت سر پسر آقا هوشنگ چون معتقده اون نمک ریخته توش
یونگی: لباس سیاهشو پوشیده و نشسته تو هیئت و منتظره ببینه کی قیمه سوکجین پز آماده میشه تا یذره اذیتش کنه ولی بماند که چقد از خوابش زده تا با اعضا همراه بشه ولی اونا هم در افق محو شدن
هوسوک: ایشون وقتی صدا طبل رو شنید گریخت ولی وقتی که دید ملت زنجیر و سینه و قمه میریزن کلا کرک و پراش ریخت و الان گزارش شده از زمین ۴رار کرده و به مریخ پناه برده
نامجون: نشسته تو مجلس حاج اقا کریمی و پا به پای عزدارا و حاج آقا با روضه گریه میکنه و میزنه تو سر کله خودش بماند چقد قبلش کتاب خونده بود تا بدونه آداب محرم چجوریه بله
جیمین:ایشون مثه یه گل پسر عاقا راه میره مرده پس میندازه ماشالله از بس جذابه مثه مایکروفر جنازه تحویل میده...کنار هوپی وایساده ولی وقتی هوپی رفت این رفت دنبالش ولی اکرم دختر اصغر آقا جلوشو گرفت تا بش نخ بده
تهیونگ:نقشه ناخونک زدن به قیمه با ایشون بودو از پشت نظارت میکرد که جونگکوک بدبخت چقد با ملاقه کتک میخوره آخر سرم وقتی دید اقدس خانوم چه حرف گوهر باری زده از فرصت استفاده کرد قیمه و حلیم قاطی کرد ریخت تو ظرف رفت با کوک بقولن
جونگکوک: اول مثه یه بچه خوب وایساده بود پیش ابوذر روحی اون مداحی میخوند و اینم تکرار میکرد و واسه هر مریض میگفت سه تا یا حسین بفرستید ولی تهیونگ وعده قیمه و حلیم داد همین باعث کج شدن راهش از سمت امام حسین به سمت قیمه و حلیم شد و خب بچه انقد با ملاقه زدن سر دسش دسش کبود ولی آخر حلیم قیمه با ته ته خوردن
۸.۴k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.