***(بسم الله الذی لا اله الا هو)***
***(بسم الله الذی لا اله الا هو)***
وضویی از آب ولایتت میسازم...
به رسم عشق زانو میزنم در مقابلت..
تیغ ابروی تو نشانگر قبله و چشمهایت قبله!!مبادا روی گردانی که نماز خیل مسلمانان باطل میشود..
شاه لو کشف..
سلطان عالمینی و خادمین کوی تو شاهان و شیران عالمند..
دین من،با تو معنی میشود..
که تو حقیقت دینی و علت ایمان هر مومن..
نام دلجویت از پیران طریق حق دل می رباید ای جلوه ی زیبایی های بی کران دادار..
به هوای کویت پر میکشم و رندانه باز میزنم قلم بر ورق.....
بسم رب الحیدر...
شیعه با ذکر علی از ابتدا
سیر دارد تا رسد پیش خدا
سیر در اوصاف مولامان علی
سیر در نور است نور منجلی
تا مقام قاب قوسینت برند
چون براق عشق مولایت دهند
گفت پیغمبر که من در آسمان
هر کجا رفتم علی دیدم عیان
نقطه پایین بسم الله علیست
نور هستی از وجودش منجلیست
نکته ها باشد پس این گفته ها
جاهلان نا محرم از این نکته ها
مظهر ذات الهی چون علیست
حق علی است و علی حق جلیست
آسمان بر کلک مولامان بپاست
ذات مولا خود عمود لایراست
کیست کاندر وصف خود گوید چنان
گر عیان گردد نهان از دو جهان
ذره ای بر من نیافزاید یقین
سیل جودم داده جان بر عالمین
علم من باشد چو کوهی استوار
طایر اندیشه کی آید بکار
فیص جود و بخشش رحمن منم
دستهای معطی یزدان منم
در خزائن رحمت شامل منم
تا هیولا قدر را نازل منم
من علی آئینه دار ذات حق
مظهر علو خدا مرآت حق
فیض حق در باطن و ظاهر منم
کفو یکتا مظهر فاطر منم
من علی ام همنشین عالیم
من نباشم جسم من روحانیم
در فتوت شاه ملک لا فتی
در مروت مقتدای اولیا
سروران ریزه خور خوان من اند
مه تران همچو غلامان من اند
معنی کهف الوری دانی که چیست
مادرم زهرا و بابایم علیست
شیعه گوید با صدایی بس جلی
یا علی و یا علی و یا علی
پ.ن1:اشهد ان علیا ولی الله
پ.ن2:لعن الله علی آل امیه
پ.ن3:رسیده موسم فریاد
نویسنده،شاعر و عکاس
**((میرزا ی بی تعلق))**
وضویی از آب ولایتت میسازم...
به رسم عشق زانو میزنم در مقابلت..
تیغ ابروی تو نشانگر قبله و چشمهایت قبله!!مبادا روی گردانی که نماز خیل مسلمانان باطل میشود..
شاه لو کشف..
سلطان عالمینی و خادمین کوی تو شاهان و شیران عالمند..
دین من،با تو معنی میشود..
که تو حقیقت دینی و علت ایمان هر مومن..
نام دلجویت از پیران طریق حق دل می رباید ای جلوه ی زیبایی های بی کران دادار..
به هوای کویت پر میکشم و رندانه باز میزنم قلم بر ورق.....
بسم رب الحیدر...
شیعه با ذکر علی از ابتدا
سیر دارد تا رسد پیش خدا
سیر در اوصاف مولامان علی
سیر در نور است نور منجلی
تا مقام قاب قوسینت برند
چون براق عشق مولایت دهند
گفت پیغمبر که من در آسمان
هر کجا رفتم علی دیدم عیان
نقطه پایین بسم الله علیست
نور هستی از وجودش منجلیست
نکته ها باشد پس این گفته ها
جاهلان نا محرم از این نکته ها
مظهر ذات الهی چون علیست
حق علی است و علی حق جلیست
آسمان بر کلک مولامان بپاست
ذات مولا خود عمود لایراست
کیست کاندر وصف خود گوید چنان
گر عیان گردد نهان از دو جهان
ذره ای بر من نیافزاید یقین
سیل جودم داده جان بر عالمین
علم من باشد چو کوهی استوار
طایر اندیشه کی آید بکار
فیص جود و بخشش رحمن منم
دستهای معطی یزدان منم
در خزائن رحمت شامل منم
تا هیولا قدر را نازل منم
من علی آئینه دار ذات حق
مظهر علو خدا مرآت حق
فیض حق در باطن و ظاهر منم
کفو یکتا مظهر فاطر منم
من علی ام همنشین عالیم
من نباشم جسم من روحانیم
در فتوت شاه ملک لا فتی
در مروت مقتدای اولیا
سروران ریزه خور خوان من اند
مه تران همچو غلامان من اند
معنی کهف الوری دانی که چیست
مادرم زهرا و بابایم علیست
شیعه گوید با صدایی بس جلی
یا علی و یا علی و یا علی
پ.ن1:اشهد ان علیا ولی الله
پ.ن2:لعن الله علی آل امیه
پ.ن3:رسیده موسم فریاد
نویسنده،شاعر و عکاس
**((میرزا ی بی تعلق))**
۲.۶k
۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.