بسم رب العشق..
بسم رب العشق..
انتظار..
شب هایم پر گشته از خواستنت..
پر شده ام از عطش وصل..
بنگر حال و روز زار نوکر را....
گریه هارا..
اشک هارا..
بهانه هارا..
و نیمه شب انتظار هارا..
خط پایان من دارد فرا می رسد با طولانی شدن این دوری..
باورت هست؟
آرمش جان..
پر میکشد کبوتر تشنه ی جانم تا دم باب الراس تو..
جرعه ای آب مینوشانی اش؟؟
نعم الامیر..
نوکر خسته جانت را به آغوش میکشی تا گرمای محبتت در رگ های خشکیده اش جاری شود؟؟
گدای دوره گرده یک نگاهت گشته ام و زبانه میکشد آتش در وجودم از دوری ات..
شعله های وجودم را به یک نگاهت خاموش میکنی؟؟
مجنون تر از مجنون دیوانه وار لحظه های ناب حرمت را باخود مرور میکنم..
خاطرات بهشت حرمت را مرور میکنم..
قتلگاه و زیارت ناحیه..
خیمه گاه و روضه های خواهرت..
حرم علمدار و روضه های غیرت..
و اولین بار...
ضریح و دستان من و آغوش تو..
من آمدم اما دلم آنجا ماند.
حال منم و خاطرات بهشت..
آقا جان..
بدم،اما بخر...
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
دلم حلاوت احلی من العسل دارد...
میرزا ی بی تعلق
انتظار..
شب هایم پر گشته از خواستنت..
پر شده ام از عطش وصل..
بنگر حال و روز زار نوکر را....
گریه هارا..
اشک هارا..
بهانه هارا..
و نیمه شب انتظار هارا..
خط پایان من دارد فرا می رسد با طولانی شدن این دوری..
باورت هست؟
آرمش جان..
پر میکشد کبوتر تشنه ی جانم تا دم باب الراس تو..
جرعه ای آب مینوشانی اش؟؟
نعم الامیر..
نوکر خسته جانت را به آغوش میکشی تا گرمای محبتت در رگ های خشکیده اش جاری شود؟؟
گدای دوره گرده یک نگاهت گشته ام و زبانه میکشد آتش در وجودم از دوری ات..
شعله های وجودم را به یک نگاهت خاموش میکنی؟؟
مجنون تر از مجنون دیوانه وار لحظه های ناب حرمت را باخود مرور میکنم..
خاطرات بهشت حرمت را مرور میکنم..
قتلگاه و زیارت ناحیه..
خیمه گاه و روضه های خواهرت..
حرم علمدار و روضه های غیرت..
و اولین بار...
ضریح و دستان من و آغوش تو..
من آمدم اما دلم آنجا ماند.
حال منم و خاطرات بهشت..
آقا جان..
بدم،اما بخر...
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
دلم حلاوت احلی من العسل دارد...
میرزا ی بی تعلق
۲.۶k
۰۵ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.