گفتم خدا خودت بیایو دستتو بزار رو شونه هام اروم بشم چر

گفتم خدا خودت بیایو دستتو بزار رو شونه هام اروم بشم. . چرا اینجورین باهام این ادمای توی شهر. ...اینقده پس زدن منو تا از همهشون دور بشم مثل اب زلال بودم کاری کردن تیره بشم ... رو شونه هام غمه ... خسته من از همه ..کاش یه بار بیای نوازشم کنی .. بغل بگیرمت ... حتی تو تنهایی ... قبل من اونجاایی . #من میدونم که تنهام نمیذاری
دیدگاه ها (۱)

گاهی با خودم که فکر میکنم چه زود بزرگ شدم ؟ چه زود ؟ چقدر زو...

شرمنده تر از انم که لایق سخن باشم .... #شهدا-شرمنده ایم #خو...

خدای من راستش را بگویم ؟ دیگر نمیتوانم هوای زمینت را تحمل کن...

فکر میکنم دیگر عادت کرده ام به درک نشدن .. به مسخره شدن . به...

وقتی حشر////ی میشه

چند پارتی نامجوندرخواستیپارت ۲ببخشید به خاطر چند روز تاخیر🫶ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط