خدای من راستش را بگویم دیگر نمیتوانم هوای زمینت را تحمل

خدای من راستش را بگویم ؟ دیگر نمیتوانم هوای زمینت را تحمل کنم .. انگارهوایش برایم سنگین است ... انگار ظرفیتم را پر کرده است !خسته ام کرده ! می دانی که در زمین بفهمی کارت تمام است ! شب و روزت را دیگر نداری . ارامشت را می سپاری به دست باد و خودت میشوی کوه درد ..حتی دیگر نمیتوانی خودت را نفهمی بزنی .،.نمی توانی !!. به خودت قسم اگر دستورتت به صبر و استقامت نبود بی خیال همه چیز و همه کس میشدم ..پر میکشیدم تا اغوشت مثل پرنده ای که در افق ها گمشده و به دنبال سرپناهش است .، این در سوره ی نجمت گفته ای برای انسان هیچ نصیب و بهره ای نیست جز ان چه تلاش کرده ! تنها چیزییست که به انسان می گوید بلند شو ... بلند شو .. مهم نیست دیگران چه می گویند همین که خدا می بیندت کافیست #حرم #دل تنگ #اربیعن باید برم
دیدگاه ها (۳)

گفتم خدا خودت بیایو دستتو بزار رو شونه هام اروم بشم. . چرا ا...

گاهی با خودم که فکر میکنم چه زود بزرگ شدم ؟ چه زود ؟ چقدر زو...

فکر میکنم دیگر عادت کرده ام به درک نشدن .. به مسخره شدن . به...

زدمش به دیوار اتاقم ..بالای میزم تا یادم نره .. تا قوی شم .ت...

فیک وسپریا 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط