چای مینوشیدم

چای مینوشیدم…

یکباره دلتنگ شدم ...

بغض کردم ...

و اشک در چشمانم حلقه زد ...

همه با تعجب نگاهم کردند ...

لبخند تلخی زدم ...

و گفتم : چقدر داغ بود ...
دیدگاه ها (۴)

میگذرد ...گاهے ازغرورش ...گاهے ازکسےکه زمانے سخت دوستش داشت ...

داستان شش کلمه ای ...به نام " انـدوه " ...که بهتـرین داسـتان...

عکس بچگیام خوکشلم عایا؟؟

کسی نیس ک ناراحت شه؟؟

شوهر دو روزه. پارت۷۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط