پیشی کوچولو من

پیشی کو‌چولو من🐱🐾
p۲.
__________________________
ویو شوگا
توی راه داشتم به این فکر میکردم که چطور پدرم و پدربزرگ باهم آشتی کردند تو همین فکرا بودم که رسیدم خونه.
ویو ا.ت
بعد از صبحونه رفتم بالا یه کتاب گرفتم و نشستم بالای تخت داشتم میخوندم گرم کتاب بودم که صدای در امد
=کیه؟؟(بلند)
#میتونم بیام تو
=اوهوم بیا
جیهوپ بود اومد تو بالای تختم نشست و گفت
#چی شده انگار خوشحال نیستی نکنه تو و شوگا باهم کات کردین؟؟
=نه بابا
#نه باپا(ادای ا.ت در آورد)منم دوتا شاخ بالا سرم دارم باور کنم دیگه به من بگو مثل اینکه من خان داداشت هستمااا(خب اینو ماهم میدونیم سانشاینم)
=(خنده)اوفف باشه آه آره کات کردیم حالا راحت شدی؟؟؟
#چرا حالا کات کردين؟؟
=دیشب وقتی که بودیم پارتی لونا همونی که اصلا ازش خوشم نمیاد ج.ن.د.ه به شوگا اشاره کرد که برن تو اتاق و پشت سرش شوگا هم رفت من شک کردم وقتی که پشت سرشون رفتم دیدم که......
end
/٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪
سلام بچه ها واقعا حالم خوب نیست اگه کم بود دیگه به بزرگی خودتون ببخشید خیلی دوستون دارم تا پارت بعد بای و یه نکته هست که تو پست بعد میگم
فعلا خداحافظ 👋👋😘😘
دیدگاه ها (۱۱)

پیشی کوچولومن🐱🐾p۳__________________🤍__________________ویو ا....

پیشی کوچولو من 🐱🐾p4_________________________________ویو جیهو...

بچه ها لطفا حمایت کنید وگرنه مجبور میشم پاک کنم😔💔

اسلاید ۱ اتاق ا.تاسلاید ۲ میز آرایشی ا.تاسلاید ۳ عمارت پدر ب...

پارت ۴۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط