ای کاش پستچی بودم
ای کاش پستچی بودم
و هر صبح،
حالِ خوب میبردم برای آدمها،
هر بار در میزدم،
هربار کسی در را باز میکرد
و با دیدن من
و دلخوشیِ کوچکی که به همراه داشتم،
برق اشتیاق مینشست توی چشمهاش
و اگر غمی هم داشت،
فراموش میکرد...
کاش پستچی بودم
و تمام بستههایی که
به قصد مقصدی حمل میکردم،
پر از خوشبختی و لبخند بود...
کاش قاصد خبرهای خوب بودم،
قاصد دلخوشیها، آرزوها، لبخندها...
کاش برای خوب کردنِ حال این مردم،
کار کوچکی از من ساختهبود،
کاش بذر خوشبختی داشتم
و میپاشیدم
در دل کوچهها و خیابانها و آدمها...
کاش پستچی بودم،
کاش حال خوب
پخش میکردم میان آدمها...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#ویسگون
#حال_خوب
و هر صبح،
حالِ خوب میبردم برای آدمها،
هر بار در میزدم،
هربار کسی در را باز میکرد
و با دیدن من
و دلخوشیِ کوچکی که به همراه داشتم،
برق اشتیاق مینشست توی چشمهاش
و اگر غمی هم داشت،
فراموش میکرد...
کاش پستچی بودم
و تمام بستههایی که
به قصد مقصدی حمل میکردم،
پر از خوشبختی و لبخند بود...
کاش قاصد خبرهای خوب بودم،
قاصد دلخوشیها، آرزوها، لبخندها...
کاش برای خوب کردنِ حال این مردم،
کار کوچکی از من ساختهبود،
کاش بذر خوشبختی داشتم
و میپاشیدم
در دل کوچهها و خیابانها و آدمها...
کاش پستچی بودم،
کاش حال خوب
پخش میکردم میان آدمها...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#ویسگون
#حال_خوب
- ۵.۵k
- ۱۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط