قدرت تجسم

قدرت تجسم

زنی را می شناسم که در کودکی همیشه تصور می کرد, بیوه است. سراپا سیاه می پوشید و توری بلند و سیاه بر سر می نهاد.
اطرافیانش تصور می کردند که بسیار باهوش و با نمک است. تا اینکه کودک بزرگ شد و با مردی ازدواج کرد که از جان و دل او را دوست می داشت. اما چندی نگذشت که همسرش از دنیا رفت و زن سالیان سال, لباس سیاه بر تن کرد و تور سیاه بر سر گذاشت. تصور خودش, به صورت یک زن بیوه بر ذهن نا خودآگاهش اثر گذاشته بود و این تصویر سرانجام به مصیبت جانکاهی تبدیل شد و در زندگیش عینیت یافت.

تخیل را قیچی ذهن خوانده اند, این قیچی شبانه روز در حال بریدن تصاویر است. آدمی در ذهن خود تصاویری را می بیند و دیر یا زود در دنیای بیرون با آفریده های ذهنش مواجه می شود.
دیدگاه ها (۱)

🍂 🍁 آدم های دوست داشتنیِ زندگیتان را با دو دست بچسبید ،رهایش...

دلهای ما که به هم نزدیک باشند دیگر چه فرقی دارد که کجا ی این...

پاییـز را از تمامِ فصل ها دوست تر دارم...خش خشِ برگ ها و بار...

زندگی ، شاید ،شعرِ پدرم بود که خواندچایِ مادر که مرا گرم نمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط