اسیرر

اسیرر
نمی دانم چگونه بگویم اش؟!
چون روز بس طولانی‌ست
و من چگونه تاب آورم چشم به راهِ تو بودن را
با این همه ایستگاهِ خالی
با این همه قطارِ خفته
دیدگاه ها (۱)

این عشقبی تو،آنقدربه تن تنهایی امزار میزندکه زندگی مندیگر شو...

اسیـــررر"میله های قفسم را نشمارم چه کنم..."من که عمری سر خو...

ای غم! تو با این کاروان ِ سوگواران تا کجا همراه می آیی ؟ دیگ...

گفتم از کوه بگویم ! قدمم می‌لرزداز تو دم می‌زنم اما قلمم می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط