My charming mafia
#My_charming_mafia
#مافیای_جذاب_من
#part5
-هیی دختر هرزع
صداش تنمو میلرزوند بلخرع اون ی مافیاعع ولی نباید جلوش نشون بدم ک ازش میترسم برگشتم بش گفتم
+چی میخوای
-عجب شجاعتی
+ک چی
-خشم نمیاد بات تو ی گروه افتادم
+me too
-زیادی رو مخمی میدونی هرکی رو مخم باشه چیکارش میکنم
+نه
-میکشمش
با این حرفش تنم لرزید ولی اون میخواصت اذیتم کنع نباید بترسم ار ات تو میتونی (تو دلش)
+هه وایی چقد ترسیدم
-نیشخندی زدو گفت خب الان کجا این پروژع مسخرع رو درست کنیم
+خونع ما نمیش مامان بابا و داداشم هستن
-خوب الان خونه ما اوکی
+تنهایی مگ زندکی میکنی
-ار
شتت نباید اینجوری میشد اک خاک تو سرت ات حالا چ گوهیی بخورم (تو دلش)
+خوشم نمیاد با ی پسر تنها تو ی خونه بشم
ی نیشخندی زدو گفت
-میترسی این پسر ی بلایی سرت بیارع
+بعید نیس
-اک ی کاراگاه میگیرم
+عم بش
یهو گوشیمو از تو دستم گرفت
+یا یااا داری چه غلطی میکنی
-هیسس ببند
+چ... چییی خیلی پروییی
واییی ن گوشیم رمز ندار واییی الان میر عکسامو میگیرع باید گوشی ار دستش بگیرم (تو دلش)
ک یهو دیدم با گوشیم ب گوشی خودش زنگ زد
-خوب این شماره منع شمارتم افتاد تو گوشیم زنگ زدم بهترع جواب بدی وگرنع میمیری
+و بعد رف چقد بدم میاد ازش
ب خونع ک رسیدم رفتم تو اتاق خوابیدم و ب بدبختی هام فکر کردم
برادر ات: ههه خاهر کوچولوووو مث همیش بعد کلاسات افتادی رو تخت
+گمشو حوصلتو ندارم
برادر ات: دوص پسرت ولت کرد (باخندع)
+یاااا چی چرت پرت میگی میزنم فکتو میارم پایینا
برادر ات: خوب چرا عصبانی میش شوخی کردم
+چی میخوای حالا
برادر ات: حوصلم سر رف گفتم اذیتت کنم بابا
+پسرع لاشی بیا اینجا بینم
برادر ات: نه نه غلط کردم مامان
م ات: چتونه الان باباتون میاد ببینع سرو صدا میکنید عصابش خورد میش
+هیب این اصلا چرا میاد خونه ازش بدم میاد
م ات: ات بستع
ادامه دارد.........
#مافیای_جذاب_من
#part5
-هیی دختر هرزع
صداش تنمو میلرزوند بلخرع اون ی مافیاعع ولی نباید جلوش نشون بدم ک ازش میترسم برگشتم بش گفتم
+چی میخوای
-عجب شجاعتی
+ک چی
-خشم نمیاد بات تو ی گروه افتادم
+me too
-زیادی رو مخمی میدونی هرکی رو مخم باشه چیکارش میکنم
+نه
-میکشمش
با این حرفش تنم لرزید ولی اون میخواصت اذیتم کنع نباید بترسم ار ات تو میتونی (تو دلش)
+هه وایی چقد ترسیدم
-نیشخندی زدو گفت خب الان کجا این پروژع مسخرع رو درست کنیم
+خونع ما نمیش مامان بابا و داداشم هستن
-خوب الان خونه ما اوکی
+تنهایی مگ زندکی میکنی
-ار
شتت نباید اینجوری میشد اک خاک تو سرت ات حالا چ گوهیی بخورم (تو دلش)
+خوشم نمیاد با ی پسر تنها تو ی خونه بشم
ی نیشخندی زدو گفت
-میترسی این پسر ی بلایی سرت بیارع
+بعید نیس
-اک ی کاراگاه میگیرم
+عم بش
یهو گوشیمو از تو دستم گرفت
+یا یااا داری چه غلطی میکنی
-هیسس ببند
+چ... چییی خیلی پروییی
واییی ن گوشیم رمز ندار واییی الان میر عکسامو میگیرع باید گوشی ار دستش بگیرم (تو دلش)
ک یهو دیدم با گوشیم ب گوشی خودش زنگ زد
-خوب این شماره منع شمارتم افتاد تو گوشیم زنگ زدم بهترع جواب بدی وگرنع میمیری
+و بعد رف چقد بدم میاد ازش
ب خونع ک رسیدم رفتم تو اتاق خوابیدم و ب بدبختی هام فکر کردم
برادر ات: ههه خاهر کوچولوووو مث همیش بعد کلاسات افتادی رو تخت
+گمشو حوصلتو ندارم
برادر ات: دوص پسرت ولت کرد (باخندع)
+یاااا چی چرت پرت میگی میزنم فکتو میارم پایینا
برادر ات: خوب چرا عصبانی میش شوخی کردم
+چی میخوای حالا
برادر ات: حوصلم سر رف گفتم اذیتت کنم بابا
+پسرع لاشی بیا اینجا بینم
برادر ات: نه نه غلط کردم مامان
م ات: چتونه الان باباتون میاد ببینع سرو صدا میکنید عصابش خورد میش
+هیب این اصلا چرا میاد خونه ازش بدم میاد
م ات: ات بستع
ادامه دارد.........
۱۳.۰k
۲۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.