بسم الله رحمن رحیم

بسم الله رحمن رحیم


تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود ! گفت :
دخترم این چه حجابیه که داری ؟
همه ی موهات بیرونه ؟ دختره با پررویی گفت :
تو نگاه نکن !
بعد از چند دقیقه  پیر مرد کفشش را درآورد بوی جوراب در فضا پخش شد !!
دختره درحالی که دماغشو گرفته بود به پیر مرد گفت : اه اه اه این چه کاریه میکنی خفمون کردی ؟
پیرمرد باخونسردی گفت :
تو بو نکن!!!
دیدگاه ها (۱۹)

بسم الله رحمن رحیمﺣﮑﺎﯾﺖ ﮐردندﻣﺮﺩ ﻋﯿﺎﻟﻮﺍﺭﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺳﻪ ﺷ...

بسم الله رحمن رحیم#داستان_های_کوتاه صبح که از خواب بیدار شد ...

بسم الله رحمن رحیمﻗـﺼـﺎﺑـﯽ ﺑـﻮﺩﻡ ﮐـﻪ ﯾـﻪ ﭘـﯿـﺮﺯﻥ ﺍﻭﻣـﺪ ﺗـﻮ ﻭ...

ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﺍﻟْﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟْﺮَّﺣﻴﻢ کانال ضد فراماسونی》قسمت ...

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط