پارت

پارت ۵
ا.ت:باشه ولی کم و آروم...
ویو ا.ت با قرار گرفتن لباش روی لبام حرفم نصفه موند توی حال خودمون بودیم که داداشم امد تو
داداش ا.ت رو با د.ت نشون میدم
د.ت: ا.... ام ببخشید شما به کارتون برسین ولی خیلی پیش نری خواهر بیچارم پاℽه میشه
ا.ت:گمشو بیرون هیچی بهت نگفتم پرو شدی
د.ت:خیل خوب باشه من رفتم ولی حواست باشه چی بهت گفتم
ا.ت:گفتم گمشوووووو
کوک:باشه عزیزم رفت چرا اینقدر حرص میخوری
ا.ت:کوک بیا بریم پایین چیزی بخوریم حسابی گشنم شده
کوک:ما الان توی فرودگاه کلی چیز میز خوردیم
ا.ت:باشه ولی تو دست پخت مامان منو نخوردی خیلی خوبه خیلییییی خوشمزه است
کوک:باشه بیا بریم من تاحالا غذای ایرانی نخوردم
ا.ت:دارم میگم دیگه حالا زود باش پاشو پاشو
ویو کوک
رفتیم پایین نگاه هیوجین افتاد رومون خیلی بد نگاه میکرد و پوزخند میزد که ا.ت خیلی سری رفت پایین با بالشت افتاد سرش
ا.ت:مرگ مگه جن دیدی نه تو آدم بشو نیستی
کوک:واقعا دعواشون اوج گرفته بود تاحالا ندیده بودم ا.ت اینقدر عصبی بشه
کوک:باشه بسه ا.ت ولش کن بسشه
ا.ت:نه من اینو میشناسم آدم بشو نیست اگر ولش کنم بدتر میشه
مامان ا.ترو با م.ت نشون میدم

شرطا نرسید ولی گزاشتم
دیدگاه ها (۱)

پارت ۶و بابای ا.ت رو با ب.ت م.ت:بسه دخترم بیایین غذا بخورین ...

پارت ۷ویو ا.ت با جونگکوک اماده شدیم بریم تهران رو بهش نشون ب...

کوک:امدم بریمپرش به فرودگاه ا.ت:کوک ما باید بریم این طرفادمی...

ته:چی شدهنامی:کوک با ا.ت داره میره ایرانته:کوککککککککک کوک:چ...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

وقتی تو دعوا بهت آسیب میزنن و بیهوش میشینامجون:(بغض کرده) بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط