پارت
پارت ۷
ویو ا.ت
با جونگکوک اماده شدیم بریم تهران رو بهش نشون بدم وقتی رسیدیم خیابان سئول اکس جونگکوک رو دیدم
ا.ت:جو.جونگکوک
کوک:چیشده عزیزم
ا.ت:اونجارو نگاه کن اون میا نیست
کوک:چی میا اینجا چکار میکنه
(یک توضیح کوچیک بدم میا اکس جونگکوکه که به کوک خیانت میکنه و کوک رو ول میکنه )
ا.ت:اوناهاش دیگه اونجا
کوک:لعنتی بیا بریم
ا.ت:نه صبر کن بیا بریم میخوام ببینه ما باهمیم قشنگ بسوزه
کوک:عزیزم ولش کن
ا.ت:یک بار تو به حرف من گوش بده چیزیت نمیشه
ویو کوک
وقتی ا.ت اسم میا رو اورد دلم ریخت اون اینجا چکار میکنه اصلا دلم نمیخواد برم پیشش ولی ا.ت خیلی اسرار کرده
ا.ت:سلام
میا:سلام شم...
ویو میا
یک دختره امد کنارم تاوقتی که کوک رو دیدم شناختم کیه دوست دختر کوکه
میا:ام سلام کوک خوبی
کوک:مگه دکتری
ا.ت:میزنه به پای کوک
میا:خیلی خوشحال شدم دیدمتون نظرتون چیه امشب بریم پارتی مهمون من
ا.ت:چرا که نه خیلی ممنون میشم
میا:کوک تومیایی
کوک:همون جئون صدام کنی راحت ترم
ویو ا.ت:بعد از دیدن میا کوک رفته بود توی خودش درست جوابمو نمیداد
پرش زمانی به شب توی پارتی
کوک:احساس خوبی نداشتم دلم نمیخواست بیام
ا.ت:احساس میکنم کوک اصلا حالش خوب نیست وقتی رفتیم نشستیم ۲تا ویسکی ۷۰ درصد سفارش داد دلیل این کارشو نمیدونم ولی خیلی توی خودشه
کوک:خیلی خورده بودم و ا.ت اصلا نمیخورد میا هم تا خرخره خورده بود
ا.ت:بسه کوک پاشو بریم
کوک:ا.ت من میرم سرویس
میا:ا.ت منم میرم سرویس
ا.ت:کوک میخواهی همرات بیام
کوک:نمیخواد بشین همینجا
ویوکوک.
همین که گفتم میخوام برم سرویس میا هم پاشد لباسش خیلی تنگ بود و بدنشو کامل نشون میداد خیلی تح.ریک شدم ولی به روی خودم نیوردم رفتم توی دستشویی که میا هم امد و خودشو چسبوند بهم
کوک:برو با همون ج.نده ای که بود
میا:ددی من خیلی دوست داشتم ولی تو هیچ وقت نمیومدی رابطه برقرار کنیم منم رفتم با یک نفر دیگه
کوک:به من نگو ددی الانم گمشو
ویو کوک داشتم میا رو از خودم جدامیکردم که.........
ویو ا.ت
با جونگکوک اماده شدیم بریم تهران رو بهش نشون بدم وقتی رسیدیم خیابان سئول اکس جونگکوک رو دیدم
ا.ت:جو.جونگکوک
کوک:چیشده عزیزم
ا.ت:اونجارو نگاه کن اون میا نیست
کوک:چی میا اینجا چکار میکنه
(یک توضیح کوچیک بدم میا اکس جونگکوکه که به کوک خیانت میکنه و کوک رو ول میکنه )
ا.ت:اوناهاش دیگه اونجا
کوک:لعنتی بیا بریم
ا.ت:نه صبر کن بیا بریم میخوام ببینه ما باهمیم قشنگ بسوزه
کوک:عزیزم ولش کن
ا.ت:یک بار تو به حرف من گوش بده چیزیت نمیشه
ویو کوک
وقتی ا.ت اسم میا رو اورد دلم ریخت اون اینجا چکار میکنه اصلا دلم نمیخواد برم پیشش ولی ا.ت خیلی اسرار کرده
ا.ت:سلام
میا:سلام شم...
ویو میا
یک دختره امد کنارم تاوقتی که کوک رو دیدم شناختم کیه دوست دختر کوکه
میا:ام سلام کوک خوبی
کوک:مگه دکتری
ا.ت:میزنه به پای کوک
میا:خیلی خوشحال شدم دیدمتون نظرتون چیه امشب بریم پارتی مهمون من
ا.ت:چرا که نه خیلی ممنون میشم
میا:کوک تومیایی
کوک:همون جئون صدام کنی راحت ترم
ویو ا.ت:بعد از دیدن میا کوک رفته بود توی خودش درست جوابمو نمیداد
پرش زمانی به شب توی پارتی
کوک:احساس خوبی نداشتم دلم نمیخواست بیام
ا.ت:احساس میکنم کوک اصلا حالش خوب نیست وقتی رفتیم نشستیم ۲تا ویسکی ۷۰ درصد سفارش داد دلیل این کارشو نمیدونم ولی خیلی توی خودشه
کوک:خیلی خورده بودم و ا.ت اصلا نمیخورد میا هم تا خرخره خورده بود
ا.ت:بسه کوک پاشو بریم
کوک:ا.ت من میرم سرویس
میا:ا.ت منم میرم سرویس
ا.ت:کوک میخواهی همرات بیام
کوک:نمیخواد بشین همینجا
ویوکوک.
همین که گفتم میخوام برم سرویس میا هم پاشد لباسش خیلی تنگ بود و بدنشو کامل نشون میداد خیلی تح.ریک شدم ولی به روی خودم نیوردم رفتم توی دستشویی که میا هم امد و خودشو چسبوند بهم
کوک:برو با همون ج.نده ای که بود
میا:ددی من خیلی دوست داشتم ولی تو هیچ وقت نمیومدی رابطه برقرار کنیم منم رفتم با یک نفر دیگه
کوک:به من نگو ددی الانم گمشو
ویو کوک داشتم میا رو از خودم جدامیکردم که.........
- ۹۵۹
- ۲۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط