وای اصلا اعصاب ندارم دیروز که اول از خواب ساعت ۱۱ نیم بود
وای اصلا اعصاب ندارم دیروز که اول از خواب ساعت ۱۱ نیم بود بیدار شدم بعد آجیم رفته بود حموم مامانم خونه نبود بعد آجیم همش میگفت این رو بیار اون رو بیار دیونم کرد بعد اومد بیرون گیر داد کفشم رو خشک کن بعد بلاخره آجیم ساعت ۴ رفت بیرون با دوستش و من انقدر تو خانهام افسرده شده بودم آجیم اومد با یکی از دوست های دیگش خونه نشستن فیلم دیدن من هم حرصم گرفته بود که چرا هیچکی رو ندارم بعدش که همش فالو میکردین انفالو میکردین که بلاخره ۴۰۰تای شدیم بعد کل رو بالای دستم نزدیک شونه هام دوتا دستم کل روز درد می کرد و میکنه بعد تا ساعت ۵ بیدار بودم ساعت ۱۰ نیم زن عموم اومده بود خونمون من نمیدون چرا فامیلای ما چیزی به نام بعد ظهر و غروب نمیدونن و من حالم از دختر عموم بهم میخوره این عکس اجیش 😤😤😤😤😡
۳.۰k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.