مشکی طلایی
#مشکی_طلایی
#پارت۲۱
#فاطمه
ــ ببین اقا امیر عهه چطور بهتون بگم
راستش من یه عمویی دارم که یه پسر داره اسمش هم آرمان هست این پسره از اون پسر خراب هاست عاشق یکی هست ولی هرشب تو بغل یکی میخوابه عموم از بابام ۳۰۰ملیون بدهکاره بابام تنگ دست بود عموم هم گفت یا نرگس میدی به ارمان یا ازت شکایت میکنم بابام اولش گفت شکایت کن ولی نرگس راضی نشد گفت با ارمان ازدواج میکنم بابام چون میدونست ارمان چه پسریه و میدونه که نرگس ازش متنفره گفت حاضرم برم نانوایی کار کنم ولی نزارم نرگس با کسی که دوسش نداره ازدواج کنه دوروز بعد خواستگاری دوست بابام به بابام زنگ زد گفت که بیا مهندس شرکت شو بابام هم از خداش بود رفت اونجا یه مدت کار کرد و از دوستش ۳۰۰ملیون قرض گرفت و به عموم داد ولی ارمان هنوز نرگس دوست داره با اینکه میدونه نرگس دوسش نداره
+یعنی اون عموت میخواست از بابات شکایت کنه😕
ــ اره
+پسره ی بیشعور میخواد با چه کسی ازدواج کنه
نرگس:فاطمه برام قرص سردرد بیار
ــ باشه😓
بیا این قرص
+بدون اب😒
ــ اووو ببخشید یادم رفت بیارم الان میرم😟
+ای خداا
ــ بیا اینم اب
+مرسی
ــ نوش جونت
رهام:بچه ها بریم بخوابیم😶
همه گفتن باشه اِلا نرگس
امیر:نرگس نمیخوای بیای بخوابی؟؟
+نــه
ــ باشه پس منم میمونم پیشت
#امیر
رهام و فاطمه رفتن بخوابن منم رفتم پیش نرگس نشستم دستم گزاشتم دور کمرش
ــ نگرانـ نباش عزیزم حلش میکنم نمیزارم دستش بهت برسه
+(با بغض)امیر😥
ــ جانم
+میترسم
ــ از چی عزیزم
+اینکه اون عوضی بلایی به سرت بیاره
ــ نگران نباش من هرجا که میرم بادیگارد ها پشتم هستن
+چند نفرن؟؟
ــ دونفر از این گنده هاا
+بیشترشون کن
ــ باشه
تلوزیون روشن کردم یه فیلمـ عاشقانه خارجی بود نرگس سرشو گزاشت رو شونم و داشت نگاه میکرد
نیم ساعت بعد...
ــ نرگس فیلم تموم شد بریم بخوابیم💤
نرگس نرگس
وااا اینکه خوابیده😮
دستمو میزارم زیر زانوش و یه دست زیر کمرش و بلندش کردم
ــ این چرا اینقد،سبکه😐
رهام:سبکه😑
ــ تو هنو بیداری😐
+مگه صدای تلوزیون میزاره بخوابم
ــ اها
رهام رفت اب بخوره منم نرگس بردم تو اتاق گزاشتم رو تخت و وگنشو بوسیدم و کنارش خوابیدم صبح ساعت ۹:۳۰بیدار شدم دیدم نرگس هنوز خوابه پتو رو کشیدم روش بیدار شد
ــ سلام صبح بخیر عزیزم❤
+سلام ساعت چنده(خمیازه کشید)
ــ ۹:۳۰
+اوو پس بیدار شن
ــ اگه خوابت میاد بخواب
+نـه خوابم نمیاد
ــ باشه من میرمـ صبحونهـ رو اماده میکنم
+باشه
#پارت۲۱
#فاطمه
ــ ببین اقا امیر عهه چطور بهتون بگم
راستش من یه عمویی دارم که یه پسر داره اسمش هم آرمان هست این پسره از اون پسر خراب هاست عاشق یکی هست ولی هرشب تو بغل یکی میخوابه عموم از بابام ۳۰۰ملیون بدهکاره بابام تنگ دست بود عموم هم گفت یا نرگس میدی به ارمان یا ازت شکایت میکنم بابام اولش گفت شکایت کن ولی نرگس راضی نشد گفت با ارمان ازدواج میکنم بابام چون میدونست ارمان چه پسریه و میدونه که نرگس ازش متنفره گفت حاضرم برم نانوایی کار کنم ولی نزارم نرگس با کسی که دوسش نداره ازدواج کنه دوروز بعد خواستگاری دوست بابام به بابام زنگ زد گفت که بیا مهندس شرکت شو بابام هم از خداش بود رفت اونجا یه مدت کار کرد و از دوستش ۳۰۰ملیون قرض گرفت و به عموم داد ولی ارمان هنوز نرگس دوست داره با اینکه میدونه نرگس دوسش نداره
+یعنی اون عموت میخواست از بابات شکایت کنه😕
ــ اره
+پسره ی بیشعور میخواد با چه کسی ازدواج کنه
نرگس:فاطمه برام قرص سردرد بیار
ــ باشه😓
بیا این قرص
+بدون اب😒
ــ اووو ببخشید یادم رفت بیارم الان میرم😟
+ای خداا
ــ بیا اینم اب
+مرسی
ــ نوش جونت
رهام:بچه ها بریم بخوابیم😶
همه گفتن باشه اِلا نرگس
امیر:نرگس نمیخوای بیای بخوابی؟؟
+نــه
ــ باشه پس منم میمونم پیشت
#امیر
رهام و فاطمه رفتن بخوابن منم رفتم پیش نرگس نشستم دستم گزاشتم دور کمرش
ــ نگرانـ نباش عزیزم حلش میکنم نمیزارم دستش بهت برسه
+(با بغض)امیر😥
ــ جانم
+میترسم
ــ از چی عزیزم
+اینکه اون عوضی بلایی به سرت بیاره
ــ نگران نباش من هرجا که میرم بادیگارد ها پشتم هستن
+چند نفرن؟؟
ــ دونفر از این گنده هاا
+بیشترشون کن
ــ باشه
تلوزیون روشن کردم یه فیلمـ عاشقانه خارجی بود نرگس سرشو گزاشت رو شونم و داشت نگاه میکرد
نیم ساعت بعد...
ــ نرگس فیلم تموم شد بریم بخوابیم💤
نرگس نرگس
وااا اینکه خوابیده😮
دستمو میزارم زیر زانوش و یه دست زیر کمرش و بلندش کردم
ــ این چرا اینقد،سبکه😐
رهام:سبکه😑
ــ تو هنو بیداری😐
+مگه صدای تلوزیون میزاره بخوابم
ــ اها
رهام رفت اب بخوره منم نرگس بردم تو اتاق گزاشتم رو تخت و وگنشو بوسیدم و کنارش خوابیدم صبح ساعت ۹:۳۰بیدار شدم دیدم نرگس هنوز خوابه پتو رو کشیدم روش بیدار شد
ــ سلام صبح بخیر عزیزم❤
+سلام ساعت چنده(خمیازه کشید)
ــ ۹:۳۰
+اوو پس بیدار شن
ــ اگه خوابت میاد بخواب
+نـه خوابم نمیاد
ــ باشه من میرمـ صبحونهـ رو اماده میکنم
+باشه
۵.۸k
۲۴ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.