یه فرشته در درون یه شیطان داستانشو شنیدی مگه نه
یه فرشته در درون یه شیطان داستانشو شنیدی مگه نه
اگ نه بزار برات توضیح بدم
یکی بود یکی نبود
یه فرشته تک و تنها بدون هیچ دوصی پیداش میشه زندگیش خب بود که یک دفعه چند تا شیاطین پیداش شدن و اومدن هعی اذیتش کردن زدنش همه ی رسایل هاشو شکوندن و دزدین و بعد که اون فرشته هیچی نگفت به کسی این راز رو تو دلش برای همیشه نگه اش داشت و الان اون فرشنه بزرگ شد و بازم با اون شیاطین ها رو در رو شد بازم اذیتش کردن که نگو
کلان شیاطین ها از فرشته خوشون نمیاد میخاد اونم شبیه خودشون کنن یا برعکس کلان نابودش کن
خب بقیه داستان میدنی چی شد چه بلای سر اون فرشته کوچولومون اومد اون مردش و قاتلشم کسی نیس جز شیاطین ها و میدنی چی موند از فرشته فقط خشم و انتقام و خون همین ازش مونده اما هنوز بلد نیس انتقام درس حسابی بگیره میدنی چرا چون هنوز وقتش نرسیده
هر انتقامی یه وقت و یه بهایی داره پس اون فزشته که تبریل به یه شیاطین شد اون خون جلوی چشاش گرفته و بهاشو هم پرداخت هنوز نتونست انتقام ازشون بگیره ولی یه روز از همشون تک به تک انتقام میگیره در حد مرگ کاری میکنه خون گریه کنن.
ادامه دارن چون هنوز داستان فرشته کوچولوی که به شیاطین تبدیل شده و انتقامشو تموم نکرده
باز ادامه داره پس منتظر داستان بعدی باش و تو هم یکم درد کن اگ تو جای اون فرشته بودی چکار میکردی مجبور بودی همین کار ها رو که اون فرشته کرد رو تو هم بکونی مگه نه ایم داستان کاملا حقیقت داله به صورت زندکی تموم نشدنی گفتم همین نمیگم زنرگیه کیه اما بدون بالاخره اون فرشته انتقامشو ازشون میگیره و شایدم بکشتشون از کجا معلوم هومم
اما بدون اون فرشته انتقامشون ازشون نگیره دست ور دارشون نیست هر کاری ازشکن بخاد انجام میده اما یه روزی میرسه که اونم بالاخره میره به اوج و یه جوری اونا رو میکشه که از درد بمیرن درس مثله اون فرشته ی که مرد و فقط، یه شیاطین براش باقیی مونده و اگه میخای دوباره فزشته بشی اول انتقامتون تموم کن اون موقعه کسی نیس دستور بده و اذیتت کنه و دوباره خیال راحت دوباره به فرشته تبدیل میشی همین
پس منتظر باش داستان اون فرشته رو برات دوباره طریف کنم ادامش داستانش هیچ وقت نه خستع میشه و نه کسل کنده و شایدم دوباره بخونیش از کجا معلوم عااا
اون فرشته ی که به همه لبخند میزنی از درون خورد شده و نمیخاد کسی بفهمه
فقط و فقط دنبال انتقامش و نمیخاد کسی بدونه شاید دوباره مسخرش کنن
کلان از همه جا میترسه و از جامعه و کلان ترس داره
و کلی تعمت هم بزنن بازم از پا نمیره چون یه چیزی داله که اونا ندارن دستشونم نمیریه به اون چیز اون چیز قویی بودنشه که هیچ وقت دست از تلاش برنمیداره هیچ وقت
اگ نه بزار برات توضیح بدم
یکی بود یکی نبود
یه فرشته تک و تنها بدون هیچ دوصی پیداش میشه زندگیش خب بود که یک دفعه چند تا شیاطین پیداش شدن و اومدن هعی اذیتش کردن زدنش همه ی رسایل هاشو شکوندن و دزدین و بعد که اون فرشته هیچی نگفت به کسی این راز رو تو دلش برای همیشه نگه اش داشت و الان اون فرشنه بزرگ شد و بازم با اون شیاطین ها رو در رو شد بازم اذیتش کردن که نگو
کلان شیاطین ها از فرشته خوشون نمیاد میخاد اونم شبیه خودشون کنن یا برعکس کلان نابودش کن
خب بقیه داستان میدنی چی شد چه بلای سر اون فرشته کوچولومون اومد اون مردش و قاتلشم کسی نیس جز شیاطین ها و میدنی چی موند از فرشته فقط خشم و انتقام و خون همین ازش مونده اما هنوز بلد نیس انتقام درس حسابی بگیره میدنی چرا چون هنوز وقتش نرسیده
هر انتقامی یه وقت و یه بهایی داره پس اون فزشته که تبریل به یه شیاطین شد اون خون جلوی چشاش گرفته و بهاشو هم پرداخت هنوز نتونست انتقام ازشون بگیره ولی یه روز از همشون تک به تک انتقام میگیره در حد مرگ کاری میکنه خون گریه کنن.
ادامه دارن چون هنوز داستان فرشته کوچولوی که به شیاطین تبدیل شده و انتقامشو تموم نکرده
باز ادامه داره پس منتظر داستان بعدی باش و تو هم یکم درد کن اگ تو جای اون فرشته بودی چکار میکردی مجبور بودی همین کار ها رو که اون فرشته کرد رو تو هم بکونی مگه نه ایم داستان کاملا حقیقت داله به صورت زندکی تموم نشدنی گفتم همین نمیگم زنرگیه کیه اما بدون بالاخره اون فرشته انتقامشو ازشون میگیره و شایدم بکشتشون از کجا معلوم هومم
اما بدون اون فرشته انتقامشون ازشون نگیره دست ور دارشون نیست هر کاری ازشکن بخاد انجام میده اما یه روزی میرسه که اونم بالاخره میره به اوج و یه جوری اونا رو میکشه که از درد بمیرن درس مثله اون فرشته ی که مرد و فقط، یه شیاطین براش باقیی مونده و اگه میخای دوباره فزشته بشی اول انتقامتون تموم کن اون موقعه کسی نیس دستور بده و اذیتت کنه و دوباره خیال راحت دوباره به فرشته تبدیل میشی همین
پس منتظر باش داستان اون فرشته رو برات دوباره طریف کنم ادامش داستانش هیچ وقت نه خستع میشه و نه کسل کنده و شایدم دوباره بخونیش از کجا معلوم عااا
اون فرشته ی که به همه لبخند میزنی از درون خورد شده و نمیخاد کسی بفهمه
فقط و فقط دنبال انتقامش و نمیخاد کسی بدونه شاید دوباره مسخرش کنن
کلان از همه جا میترسه و از جامعه و کلان ترس داره
و کلی تعمت هم بزنن بازم از پا نمیره چون یه چیزی داله که اونا ندارن دستشونم نمیریه به اون چیز اون چیز قویی بودنشه که هیچ وقت دست از تلاش برنمیداره هیچ وقت
۵.۶k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.