قضا و قدر این بود

قضا و قدر این بود؛
با #چشمهایش، تصادف کنم!
قلبم مجروح شود،
و او ملاقات کننده ام بشود!
و من،
هر روز به انتظارش باشم!
کسی چه می داند؛
سرانجام چشم ها این است که ببارند ... #چشمهایش#عاشقانه #Desire
#خاص #جذاب #wallpaper #فانتزی #والپیپر #دختر
دیدگاه ها (۱)

چشم هایم اماکاش همان پنجره ای بودندکه هرروز صبح رو به تو باز...

قهوه می ریزم برایتنیستی آنسوی میزهی شکر می ریزمو تلخ است جای...

او عادت داشتکه هر شب عروسکش را بغل کندو این منم اشرف مخلوقات...

لعنننتتتییی 🤣🤣 #خلاقیت #ایده #فانتزی

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط