چشم با اجازه

=چشم با اجازه
_سرمو اوردم پایین دیدم‌ا.ت عین این بچه کوچولو ها صورتشو میمالونه به پاهام
( منحرف نشین رو زانوشه )
+ددی
_جانم کیوتم
+بد شد ما رو دید ؟
_ نه تو زنمی خوشگلم
تق تق
_بیا تو
؛ پسرم بفرمایید غذا
_ممنون اجوما ... رفت ... ا.ت هنوز زیر میز بود ا.ت غذا نمیخوری
+میشه اینجا بخوردم
_اره وایسا من نشستم رو صندلی اون زیر پام‌بود و دوباره سرشو گذاشت رو پام 😊
خودم بهت میدم
+اخجونننن
_(خنده ) کیوت خوردنی بیا افرین بغل لبش منوده بود صورتم‌نزدیکش کردم و لبشو بوسیدم و اون یدونه برنج‌رو خوردم
+ذوق کرده نگاش کردم ددی دوباره
_اره لب زنمه
+😊تسلیم دستامو بردم‌بالا
_خیلی کیوت شده بود
+۲ روز دیگه عروسیمونه خیلی ذوق دارم ددی
_قربون اون ذوقت برم من ... همینجوری که حرف میزدیم غذامونو خوردیم
+شب شده بود من‌مطمئم امروز کابوس میبینم درباره ی سگ اون خاطره بد تو خوابم میاد ( تو دلش ) رفتم لباس خواب پوشیدن یه لباس خواب کیوت پوشیدم و رفتم پیش جیمین داشت کار میکرد
ددی چرا همیشه انقدر کار داری ؟
_به ا.ت نگاه کردم خیلی کیوت‌شده بود بلند شدم گونشو بوسبدم و بغلش کردم ببخشید عروسکم این چند روز خیلی کار رو سرم ریخته تو برو بخواب منم تا ۳ ساعت یا ۴ ساعت دیگه میام‌میخوابم
+باشه شب بخیر ددی جونم
_شب تو هم بخیر زندگیم
لباس خواب ا.ت👆

ببخشید بی کیفیت 🥲
دیدگاه ها (۰)

_رفتم دوباره نشستم این روز ها زیاد کار دارم تا ۲ روز دیگه ای...

_ا.ت خوبی +ائیییییی د.دلم د.درد میکنه _برای استایل بغلش کرد...

_رفت تو دفترم رفتم پیش بادیگاردا مگه این در بسته نیست چجوری ...

+آییییی چرا انقدر من درد میکشم هققق _بمیرم برات هانا ازش معذ...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت ۱۵ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط