رفت تو دفترم رفتم پیش بادیگاردا

_رفت تو دفترم رفتم پیش بادیگاردا
مگه این در بسته نیست چجوری یه سگ میتونه بیاد تو این عمارت کوفتی هااااا( داد)
اصلا درم بسته باشه شما اینجا چه غلطی میکنین ( داد )
=همه با هم گفتن ببخشید ارباب
_اگه یکبار دیگه تکرار بشه کشتمتون
=چ.چشم
_رفتم تو اهههه خدااا خستم کردن
+رفتم بالا تو دفترش رو صندلیش نشستم و سرم و گذاشتم رو میز سرم اون تیکه ای که اسیب دیده بود خیلی در میکرد خیلییی اییی خدااا خیلی درد میکنه هق هقهق انقدر گریه کردم که خوابم‌برد
_رفتم تو دفترم دیدم ا.ن‌رو صندلی نشسته و سرش رو میز و خوابه میخواستم برای استایل بغلش کنم بزارش تو اتاقش که دیدم صورتش اشک چرا گریه کرده بغلش کردم و محکم بغلم‌کرد
+سرم خیلی درد میکنه ( تو خواب گفت برای اینکه تو بیداری خیلی گفته تو خوابم داده تکراش میکنه )
_سرش درد میکرد 😳
نشستم رو صندلی گذاشتمش رو پام سرش و رو سینم گذاشتم و میمالیدم سرش رو دیگه تو خواب حرف نمیزد
+د.ددی
_بیدار شد.... جونم خوشگلم
+اومدی سگه هیچکاری نکرد باهات
_مثل بچه دوساله ها حرف میزد 😊نه فدات شم‌ من سرت بهتره خوشگلم
+اره گشنم‌بود صدای شکمم اومد خجالت کشیدم
_اوخیی عروسکم‌گشنشه چرا خجالت میکشی الان با اجوما‌میگم
اجوماا
؛بله پسرم
_میشه برای ا.ت و من‌غذا بیارید گشنمونه
؛ باشه
_ممنون
ا.ت و از رو پام‌بلند کردم گذاشتمش رو میز
+ددی
_جون دلم
+م.میشه برام‌گوشی بخری اخه اون موقع که حمله کردن گوشیم‌شکست
_اره
+ممنون ددی
_ددی فدات شه
+خدانکنه یه خم‌شدم رفتم‌لبشو بوسیدم میخواستم‌جدا شم‌که از کمرم‌گرفت اممم اممم در زده شد زدم به سینه جیمین
=در باز شد ارباب میگم ببخشید مزاحم شدم
_نه بگو‌
از ا.ت جدا شدم ا.ت خجالت کشید از رو میز اومد پایین رفت زیر میز و صورتشو‌گذاشت رو پام
=خب فایل هایی که امروز رو فرستادین و برای چه کسی بفرستیم‌
_برای اقای جانگ (‌ جیهوپ‌نه )
دیدگاه ها (۰)

=چشم با اجازه _سرمو اوردم پایین دیدم‌ا.ت عین این بچه کوچولو ...

_رفتم دوباره نشستم این روز ها زیاد کار دارم تا ۲ روز دیگه ای...

+آییییی چرا انقدر من درد میکشم هققق _بمیرم برات هانا ازش معذ...

_باید میرفتم شرکت پس رفتم حموم و اومدم بیرون وکت و شلوار پوش...

تکپارتی از کوک

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط