دلم

دلم.....
گم شدن میخواهد!!

یک جاده با اشانتیون یک نا کجا آباد
در مقصد!!
جای که عقل مردمانش..
به درک دلبستگی ها پا بدهد
و هوای دلشان آنقدر آفتابی باشد
که بفهمند...
حجم سایه ای را
که از «عشق» زیر پاهایت قد کشیده است!!

دلم......
رفتن می خواهد!!
بجایی که دل اهالیش از اشک های
من آب نخورد....
جایی که
عشاقش شعرم را نشنیده نگیرد
و اشتیاق عشق نشسته در نگاهم
را کور نکند..!!
دیدگاه ها (۱)

غروب های پاییز...........دلتنگی راپشت پنچره هاآه میکشم..و ان...

یوسف وزلیخا را بی خیال! !!!من درآغوش همین پیراهن یادگاری.......

چرا با سیگار مخالفی...؟؟از خاطرات تو که تلخ تر نیست!!از چشما...

♥♥قلب رامین.به افتخارش بزن لایک قشنگه را

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط