دست هایت رادورمن گره بزن

‌‌
دست هایت رادورمن گره بزن
مراوادار به گفتن نامت کن
مثل نخی که دانه های تسبیح را
دورهم جمع کرده
بغلم کن
من مقصدم گیسوت نباشد
همه ی دوستت دارم هایم می ریزند
گم می شوند.
دیدگاه ها (۹)

‌‌آنقدر شکلِ خداییکه خدایت کردم،تو خدا باش که آخربه تو برمی‌...

‌‌هربار می‌ خندیخدا که اون بالای بالا نشستهاز خودش میپرسه:به...

‌‌محکم‌تر بغلم کنطوری که غصهجا نشود در من!

کسی را نگه دار که بداند ده ثانیه مانده به انفجار ؛ کدام سیم ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط