چند پارتی

♡چند پارتی ♡

part: ¹

یونجو
"داشتم دنبال کار میگشتم و هیچ کسی من رو قبول نمیکرد، تا اینکه یک کار خیلی خوب پیدا کردم که یک شرکت خیلی معروف توی پاریس بود"

یونجو: الو؟
جیمین: سلام بفرمایید؟
یونجو: ببخشید، من دنبال کار میگشتم(خیلی استرس گرفته بودم و داشتم کسشعر میگفتم)
جیمین: پس بیاین به شرکت ما
یونجو: چشم
رفتم تا آماده بشم و لباس هایم را پوشیدم و به سمت شرکت رفتم و رئیس پارک جیمین را دیدم
یونجو: سلام
جیمین: شما؟
یونجو: من همونی هستم که میخواستم برای شرکت شما استخدام بشم
جیمین: آها، خب بفرمایید داخل تا شما را بیشتر با اینجا آشنا کنم
یونجو: چشم
خیلی جیمین خوش تیپ بود و بهش خیره شده بودم.
جیمین: چیزی شده؟
یونجو: نه چیزی نشده
جیمین: خب اسمتون و فامیل خودتون را به من بگویید؟
یونجو: بله حتما، من کیم یونجو هستم از کره جنوبی
جیمین: شما از کره جنوبی هستید؟!
یونجو: بله، مشکلی هست؟
جیمین: نه، آخه منم کره ای هستم
یونجو: آها، پس خوبه

(پارت بعدی رو فردا میزاریم) ♡♡♡

#رمان_بی_تی_اس
دیدگاه ها (۶)

♡چند پارتی♡part: ²سرم رو چرخوندم و به اطراف نگاه کردم جیمن ب...

سلام عشقای منو ببخشید من چند وقت نبودم و شما منتظر پارت های ...

خاطرات کهنه .. 📜معرفی فیک ؛name: جیمینAge: ۲۹Main characters...

رمان بغلی من پارت ۲۶دیانا: رفتم کافه کلی کار داشتم انجام داد...

‌فلیکس ویو: داشتم راه میرفتم که یک دختره رو دیدم که خیلی شبی...

⁴¹یک ماه بعد ا/ت ا/ت: جونگکوک کوک: جان ا/ت: من تو این برگه ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط