ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند

💠ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند/ ۱

مهدی عرفاتی:
🔹شهید حمیدرضا الداغی هم‌دانشگاهی من بود. اواخر دههٔ هفتاد. من ارتباطات می‌خوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم.

🔹ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، ۷-۸ نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن… زیر مشت و لگد و فحاشی‌ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو می‌نوازه… تا جایی که یادمه ورزشکار بود و حتی توی مسابقات رزمی هم اسم و رسمی داشت. دعوا که تموم شد متوجه شدم هر دوی ما رو با تیزی نشون کردن؛ من گوش راستم و حمید گوش چپ...

🔹رفتیم بیمارستان و سهم هر کدوم سه چهارتا بخیه شد و گوش‌هامونو پانسمان کردن. از فردا توی دانشگاه معروف شدیم به گوش‌بریده‌ها…
دیدگاه ها (۱)

🎥 گستاخی و وقاحت مردک رضا کیانیان در مراسم نکوداشت آتیلا پسی...

♦️میگفتن میخوایم مفهوم ناموس رو تو ایران از بین ببریم اما مر...

💠 یک کلاغ پرچم اسرائیل را به زیر کشید!🔸‌ در اتفاقی جالب که د...

✋گفت وگو با دختری که شهید حمیدرضا الداغی از ان‌ها دفاع کرد.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط