ساعت نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی می
ساعت 3 نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی میگشتم
بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت: یه لیوان شیر هم بخور...
من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه
پرسیدم چرا؟؟؟
.
گفت: تاریخش تا امشبه.. :-|
بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت: یه لیوان شیر هم بخور...
من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه
پرسیدم چرا؟؟؟
.
گفت: تاریخش تا امشبه.. :-|
- ۷۷۸
- ۱۵ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط