تک پارتی عشق پر دردسر من ♡
جیمین عضو یه بند بزرگ مافیا بود
امشبم مثل همیشه قرار بود دیر بیاد چون درگیره یه پرونده ی بزرگه :(
بعضی وقت ها حس میکنم دوسم نداره چون بهم اصلا توجه نمیکنه
مثل امشب که بهش گفته بودم میخوایم بریم کافه ولی مثل همیشه نیومد
رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتمو موهامو خشک کردم و خوابیدم
(از دید جیمین)
خیلیییی خسته بودم هوفف
وایییی یادم افتاد قرار بودبا ا/ت برم کافهه
حتما از دستم ناراحته
اروم رفته خونه
دیدم ا/ت خیلی کیوت خوابیده :)
یه بوسه رو لبش گذاشتمو کنارش اروم خوابیدم
(صبح از دید ا/ت)
بیدار شدم دیدم جیمین پیشم خوابیده
خیلی کیوتو قشنگ بود که غرق نگاه کردنش شدم
بعد از چند دقیقه بیدار شدو خودمو زدم به خواب ...
* جیمین
+ ا/ت
* فهمیدم بیداری الکی خودتو نزن به خواب 😂
+ ...
* میدونم از دستم ناراحتی ببخشید این روزا کارم واقعا زیاده
+ یعنی نمیتونی یه خورده با من وقت بگذرونی؟🙁
* این پرونده که تموم شد دیگ تو برام شروع میشی :)
ا/ت سفت جیمینو بغل کرد
(جیمینم ا/ت بغل کرد قطعا دیگ 🗿 )
_چند ساعت بعد _
جیمین رفته بود منم حوصله ام سر رفته بود واسه همین رفتم خرید
که یهو چند نفر ما ماسک های سیاه اومدن منو بیهوش کردن ...
+ اعی .. اه.. من کجام
^ بعدا میفهمی خانم پارک 😏
+ چی تو دیگ کی ایی 😣
که زنگ زد به جیمین
* بله
^ سلاممم اقا جیمین
* چی ؟ تو دیگچه خری ای ؟
^ یا سند اون خونه هارو میاری یا دوس دختر نازنازیتو دیگ دادی
* خفشو ا/ت پیش تو نی
^ واقعا ؟
بیا باهاش حرف بزن
+ جیمیننننننننننن توروخدا بیا نجاتم بدهههه هق ...
^ خفشو دیگ
حالا فهمیدی ؟
فردا ساعت ۱۰ شب سندو میاری به این ادرسی که بهت میگم
* فقط یه تار مو از سر ا/ت کم بشه خودم استخوناتو میشکونمممم مرتی....(قط کرد یارو 🗿)
^ هوففف چقد حرف میزد
نظرت چیه یکم شیطونی کنیم ؟
اومد نزدیک ا/ت که با باش زد تو جای حساسش 🗿
^ اخخخخخ ... عاییییی به حساب این کارت میرسی .. اوخخخ
رفت بیرون درم بست
ا/ت کلییی نشت گریه کرد تا فردا شد ...
: از دید جیمین :
خیلی اعصابم خورد بوودددددد
یعنی حال ا/ت خوبه
اگ اذینش کنه چی ...
وایییییی خدااااااا
باید اونسندو بهش بدم
اخه ...
واییی نه سند به درک ا/ت کل دنیامه نمیتونم ریسک کنم یهو بلایی سر فرشته کوچولم بیادددد
لعنت به منننن واییییی
اونشب اصلا جیمین نتوست بخوابه
همش به ا/ت فک میکرد
داشت عکسایی که با ا/ت داشتو میدیدو گریه کرد
* اون .. اون مرتیکه خیلی خطرناکه .. هقق... ممکنه بلایی سر ا/ت بیاره .. هق هق هق هق 💧💧💧💧
" فردا ۱۰ شب "
تنهایی رفتم به همون ادرسی که گفته بود ...
منتظر بودم که یهو یه ماشین مشکی اومد
همون مرتیکه بود
پیاده شد ..
^ به به .. اقای پارک
میبینم که سندو اوردی
انتخاب خوبی کر...
نذاشت حرفش تموم شه که گفت
* ا/ت کجاس
^ هوووففف
بیارینش
بادیگارداش ا/ت رو از ماشین پیاده کردن
● از دید ا/ت ●
اومدن منو پیاده کردن
اون ... اون جیمین بود
دویدم سمتشو بغلش کردممممم :)))
+ هق ... هق .. جیمین دلم برات تنگ شده بودد
* منم عزیز دلم گریه نکنالان پیشمی دیگ 🥺
^ ور ور ور ور حرفای عشقولانتون تموم شد ؟
سندو بده تا اقای مکس کاراشو انجام بده 🗿
* بی ... بیا
^ خب بیا دنبالم
* ا/ت برو تو ماشینم منتظرم بمون تا بیام
+ باشه
چند دقیقه گذشت که کارای سندو کردن و جیمین رف سوار ماشین شد ...
برعکس انتظار اصلا جیمین ناراحت نبود بلکه خوشحالم بود !
+ چی ... چرا خوشحالی تو سندتو بخاطر من دادی رف 😭
* اوووو گریه نکنننن اون جعلی بود با وکیلم کاراشو انجام داده بودیم
+ چی واقعا
* اره غصه نخور
ا/ت ببخشید که با شغلم بهت اسیب میزنم
دیگ نمیخوام تو این کارا باشم وگرنه به خودم میام میبینم دیگ تورو ندارم :(
+ چییییی نههههه
من دیگ نمیتونم پز بدم که یه دوس پسر مافیا دارم 🗿😂
* مسخرهه 😂
بیا بریم یه کافه چیزی بخوریم
+ بلیمممم
* کیوتچهه
عمرا دیگ بذارم کسی ازم بگیرتت
تو مال منی ! <3
(پایان)۱۰ تا لایک ۱ دونه سناریو
امشبم مثل همیشه قرار بود دیر بیاد چون درگیره یه پرونده ی بزرگه :(
بعضی وقت ها حس میکنم دوسم نداره چون بهم اصلا توجه نمیکنه
مثل امشب که بهش گفته بودم میخوایم بریم کافه ولی مثل همیشه نیومد
رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتمو موهامو خشک کردم و خوابیدم
(از دید جیمین)
خیلیییی خسته بودم هوفف
وایییی یادم افتاد قرار بودبا ا/ت برم کافهه
حتما از دستم ناراحته
اروم رفته خونه
دیدم ا/ت خیلی کیوت خوابیده :)
یه بوسه رو لبش گذاشتمو کنارش اروم خوابیدم
(صبح از دید ا/ت)
بیدار شدم دیدم جیمین پیشم خوابیده
خیلی کیوتو قشنگ بود که غرق نگاه کردنش شدم
بعد از چند دقیقه بیدار شدو خودمو زدم به خواب ...
* جیمین
+ ا/ت
* فهمیدم بیداری الکی خودتو نزن به خواب 😂
+ ...
* میدونم از دستم ناراحتی ببخشید این روزا کارم واقعا زیاده
+ یعنی نمیتونی یه خورده با من وقت بگذرونی؟🙁
* این پرونده که تموم شد دیگ تو برام شروع میشی :)
ا/ت سفت جیمینو بغل کرد
(جیمینم ا/ت بغل کرد قطعا دیگ 🗿 )
_چند ساعت بعد _
جیمین رفته بود منم حوصله ام سر رفته بود واسه همین رفتم خرید
که یهو چند نفر ما ماسک های سیاه اومدن منو بیهوش کردن ...
+ اعی .. اه.. من کجام
^ بعدا میفهمی خانم پارک 😏
+ چی تو دیگ کی ایی 😣
که زنگ زد به جیمین
* بله
^ سلاممم اقا جیمین
* چی ؟ تو دیگچه خری ای ؟
^ یا سند اون خونه هارو میاری یا دوس دختر نازنازیتو دیگ دادی
* خفشو ا/ت پیش تو نی
^ واقعا ؟
بیا باهاش حرف بزن
+ جیمیننننننننننن توروخدا بیا نجاتم بدهههه هق ...
^ خفشو دیگ
حالا فهمیدی ؟
فردا ساعت ۱۰ شب سندو میاری به این ادرسی که بهت میگم
* فقط یه تار مو از سر ا/ت کم بشه خودم استخوناتو میشکونمممم مرتی....(قط کرد یارو 🗿)
^ هوففف چقد حرف میزد
نظرت چیه یکم شیطونی کنیم ؟
اومد نزدیک ا/ت که با باش زد تو جای حساسش 🗿
^ اخخخخخ ... عاییییی به حساب این کارت میرسی .. اوخخخ
رفت بیرون درم بست
ا/ت کلییی نشت گریه کرد تا فردا شد ...
: از دید جیمین :
خیلی اعصابم خورد بوودددددد
یعنی حال ا/ت خوبه
اگ اذینش کنه چی ...
وایییییی خدااااااا
باید اونسندو بهش بدم
اخه ...
واییی نه سند به درک ا/ت کل دنیامه نمیتونم ریسک کنم یهو بلایی سر فرشته کوچولم بیادددد
لعنت به منننن واییییی
اونشب اصلا جیمین نتوست بخوابه
همش به ا/ت فک میکرد
داشت عکسایی که با ا/ت داشتو میدیدو گریه کرد
* اون .. اون مرتیکه خیلی خطرناکه .. هقق... ممکنه بلایی سر ا/ت بیاره .. هق هق هق هق 💧💧💧💧
" فردا ۱۰ شب "
تنهایی رفتم به همون ادرسی که گفته بود ...
منتظر بودم که یهو یه ماشین مشکی اومد
همون مرتیکه بود
پیاده شد ..
^ به به .. اقای پارک
میبینم که سندو اوردی
انتخاب خوبی کر...
نذاشت حرفش تموم شه که گفت
* ا/ت کجاس
^ هوووففف
بیارینش
بادیگارداش ا/ت رو از ماشین پیاده کردن
● از دید ا/ت ●
اومدن منو پیاده کردن
اون ... اون جیمین بود
دویدم سمتشو بغلش کردممممم :)))
+ هق ... هق .. جیمین دلم برات تنگ شده بودد
* منم عزیز دلم گریه نکنالان پیشمی دیگ 🥺
^ ور ور ور ور حرفای عشقولانتون تموم شد ؟
سندو بده تا اقای مکس کاراشو انجام بده 🗿
* بی ... بیا
^ خب بیا دنبالم
* ا/ت برو تو ماشینم منتظرم بمون تا بیام
+ باشه
چند دقیقه گذشت که کارای سندو کردن و جیمین رف سوار ماشین شد ...
برعکس انتظار اصلا جیمین ناراحت نبود بلکه خوشحالم بود !
+ چی ... چرا خوشحالی تو سندتو بخاطر من دادی رف 😭
* اوووو گریه نکنننن اون جعلی بود با وکیلم کاراشو انجام داده بودیم
+ چی واقعا
* اره غصه نخور
ا/ت ببخشید که با شغلم بهت اسیب میزنم
دیگ نمیخوام تو این کارا باشم وگرنه به خودم میام میبینم دیگ تورو ندارم :(
+ چییییی نههههه
من دیگ نمیتونم پز بدم که یه دوس پسر مافیا دارم 🗿😂
* مسخرهه 😂
بیا بریم یه کافه چیزی بخوریم
+ بلیمممم
* کیوتچهه
عمرا دیگ بذارم کسی ازم بگیرتت
تو مال منی ! <3
(پایان)۱۰ تا لایک ۱ دونه سناریو
۳۶.۵k
۰۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.