برگی شده افتاده ام از شاخه به کویی

برگی شده افتاده ام از شاخه به کویی
چون باد مرا می بَری امّا به چه سویی ؟

این چیست که جذبش شده ام موی تو؟ هرگز!
دلبستگی آن نیست که بسته ست به مویی!

ای غنچه که در عمق دلم ریشه دواندی
عشقی و عجب نیست که از سنگ برویی!

من با تو چه باید بکنم عشق گریزان
با صید چه باید بکند ببر ِ پتویی ...
.
میخواهی ام اما به چه عنوان؟ به چه منطق؟
میخواهم ات اما به چه قیمت؟ به چه رویی؟

من بغض تو هستم چه بباری چه نباری
من راز تو هستم چه بگویی چه نگویی ...



#یاسر_قنبرلو
دیدگاه ها (۳)

از بس بهار در چشم تو بودمن فریب چشم تو را خوردماما به بهار ب...

سخت این نیست که دشمن سر دارت بزندسخت این است که معشوقه کنارت...

بیشتر از نوشتنِآخرین سطر مشق‌های مدرسهبیشتر از تقلب در امتحا...

به چیزای بزرگ فکر کن تا بهشون برسی،ولی از چیزای کوچیک توی زن...

برگی شده، افتاده ام از شاخه به کوییچون باد مرا می بَری ، امّ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط