خلاصه لایو جین
ترجمه خلاصه از لایو جین
. اوکی روشنه، روشنه
. همگی، جین هستم از بیتیاس! من اینجام، حدود یک سال و شش ماه گذشته از آخرین لایو
. لایو دوباره ذخیره میشه
. روزهای خوبی رو سپری کردم
. اه اسکرین هی قطع و وصل میشه... روزهام (توی سربازی) واقعا خوب گذشت
. چون گریه کردم صورتم ورم کرده
. وارد ساختمون شدم و همه استفا با یک دسته گل بزرگ آنجا بودن و بهم خوش آمد میگفتن! خیلی خوشحال شدم و اشکم اومد. دوباره گریه کردم
. به عنوان یک سرباز به بقیه سربازها میگفتم گریه نکنین اما اونا گریه میکردن و خب اونا سربازایی بودن که یک سال و نیم با اونا زندگی کردم و به خاطر همین اشکم دراومد
. همگی، من امروز مرخص شدم. یک سال و نیم گذشته و میخواستم برای شماها خوب به نظر بیام اما. *گواهینامهش رو نشان میده* این رسمیه. جوایز زیادی گرفتم. فکر می کنم ۷-۸
تایی جایزه گرفتم.
. یه سرباز دیگه به نام کیم سوکجین توی پادگان ما بود، بنابراین اونا دو بار اسممو صدا زدن و من گیج شدم.
. سربازها برام نامه نوشتن.
. گفتنش شرومآوره اما من خیلی محبوب بودم. اونا بهم گفتن که پیامهاشون رو توی خانه بخونم اما من یه سریاشون رو اینجا میخونم.
. "سوکجینی هیونگگگ، به لطف شما تجربیات زیادی داشتم که هرگز فراموششون نخواهم کرد. متشکرم. خوشحالم که تونستیم غذاهای خوب و خاطرات خوبی داشته باشیم. برای چت کردن، سرزنش شدن، زندگی کردن با ستاره جهانی که از دوران راهنمایی طرفدارش بودم، باعث افتخار بود."
. البته من سرزنش نشدم. چون من درجه یک بودم
. کمپانی گفت که انجام مراسم بغل کردن فردای روزی مرخص شدم خیلی سخته. "چرا فقط ۵۰ نفر رو بغل نمیکنی؟"
. گفتم: نوچ ۳۰۰۰ نفر!
. گفتن بابا مرد مومن خیلی سخته.
. و منم گفتم: "نه، ۳۰۰۰ نفر!" و یکی دو ماهی سرش بحث کردیم و گفتن "۳۰۰ نفر، به فکر سلامتی خود باش مرد"
. " نه، من باید تا جایی که میتونم مردم رو بغل کنم. ۲۰۰۰ نفر!" بعد اونا گفتن ۵۰۰ نفر، فقط ۵۰۰ نفر خوبه.
. منم هی گفتم: "نه، من باید تا جایی که میتونم مردم رو بغل کنم" و به این ترتیب سر به ۱۰۰۰ نفر به توافق رسیدیم
. از اونجایی که یک سال و نیم صبر کردین، میخواستم تا حد جایی که ممکنه آرمی بیشتری رو در بغل کنم
. و این کاریه که من شخصاً میخواستم انجام بدم، بنابراین مطمئن نیستم که بقیه اعضا هم انجامش بدن یا نه. من واقعاً نمیخوام این موضوع به سایر اعضا هم منتقل بشه. این صرفاً علاقه منه، اگرچه رویدادهای دیگهای مصل فن سایت بهم پیشنهاد شد. اما من واقعاً میخواستم بغلتون کنم
ادامه ترجمه رو تو پیجم هست
. اوکی روشنه، روشنه
. همگی، جین هستم از بیتیاس! من اینجام، حدود یک سال و شش ماه گذشته از آخرین لایو
. لایو دوباره ذخیره میشه
. روزهای خوبی رو سپری کردم
. اه اسکرین هی قطع و وصل میشه... روزهام (توی سربازی) واقعا خوب گذشت
. چون گریه کردم صورتم ورم کرده
. وارد ساختمون شدم و همه استفا با یک دسته گل بزرگ آنجا بودن و بهم خوش آمد میگفتن! خیلی خوشحال شدم و اشکم اومد. دوباره گریه کردم
. به عنوان یک سرباز به بقیه سربازها میگفتم گریه نکنین اما اونا گریه میکردن و خب اونا سربازایی بودن که یک سال و نیم با اونا زندگی کردم و به خاطر همین اشکم دراومد
. همگی، من امروز مرخص شدم. یک سال و نیم گذشته و میخواستم برای شماها خوب به نظر بیام اما. *گواهینامهش رو نشان میده* این رسمیه. جوایز زیادی گرفتم. فکر می کنم ۷-۸
تایی جایزه گرفتم.
. یه سرباز دیگه به نام کیم سوکجین توی پادگان ما بود، بنابراین اونا دو بار اسممو صدا زدن و من گیج شدم.
. سربازها برام نامه نوشتن.
. گفتنش شرومآوره اما من خیلی محبوب بودم. اونا بهم گفتن که پیامهاشون رو توی خانه بخونم اما من یه سریاشون رو اینجا میخونم.
. "سوکجینی هیونگگگ، به لطف شما تجربیات زیادی داشتم که هرگز فراموششون نخواهم کرد. متشکرم. خوشحالم که تونستیم غذاهای خوب و خاطرات خوبی داشته باشیم. برای چت کردن، سرزنش شدن، زندگی کردن با ستاره جهانی که از دوران راهنمایی طرفدارش بودم، باعث افتخار بود."
. البته من سرزنش نشدم. چون من درجه یک بودم
. کمپانی گفت که انجام مراسم بغل کردن فردای روزی مرخص شدم خیلی سخته. "چرا فقط ۵۰ نفر رو بغل نمیکنی؟"
. گفتم: نوچ ۳۰۰۰ نفر!
. گفتن بابا مرد مومن خیلی سخته.
. و منم گفتم: "نه، ۳۰۰۰ نفر!" و یکی دو ماهی سرش بحث کردیم و گفتن "۳۰۰ نفر، به فکر سلامتی خود باش مرد"
. " نه، من باید تا جایی که میتونم مردم رو بغل کنم. ۲۰۰۰ نفر!" بعد اونا گفتن ۵۰۰ نفر، فقط ۵۰۰ نفر خوبه.
. منم هی گفتم: "نه، من باید تا جایی که میتونم مردم رو بغل کنم" و به این ترتیب سر به ۱۰۰۰ نفر به توافق رسیدیم
. از اونجایی که یک سال و نیم صبر کردین، میخواستم تا حد جایی که ممکنه آرمی بیشتری رو در بغل کنم
. و این کاریه که من شخصاً میخواستم انجام بدم، بنابراین مطمئن نیستم که بقیه اعضا هم انجامش بدن یا نه. من واقعاً نمیخوام این موضوع به سایر اعضا هم منتقل بشه. این صرفاً علاقه منه، اگرچه رویدادهای دیگهای مصل فن سایت بهم پیشنهاد شد. اما من واقعاً میخواستم بغلتون کنم
ادامه ترجمه رو تو پیجم هست
۲.۳k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.