امشب آنقدر به غم سوء ظن دارم
امشب آنقدر به غم سوء ظن دارم ،
که تازیانۀ خاطرات هم ،
از پسِ رام کردنِ اشک های سرکشم بر نمی آید...
چه برسد به شعرهایی که ،
مدام زیرِ قولِ تنهایی شاعر می زنند...
عذر این شعر را بخواه...
شعری که دماغش را از خاطرات تو بالا بکشد ،
بی گمان دستش با هذیانِ عشق در یک کاسه است...
که تازیانۀ خاطرات هم ،
از پسِ رام کردنِ اشک های سرکشم بر نمی آید...
چه برسد به شعرهایی که ،
مدام زیرِ قولِ تنهایی شاعر می زنند...
عذر این شعر را بخواه...
شعری که دماغش را از خاطرات تو بالا بکشد ،
بی گمان دستش با هذیانِ عشق در یک کاسه است...
- ۱۷۵
- ۱۶ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط