MY FAVORITE ENEMY

"MY FAVORITE ENEMY"
GHAPTER:1
PART:۳۵

"ویو جنا"





و گرفت سمت من..
ته: میتونی بزنی رو زخمام؟؟

جنا: اهوم..

ازش گرفتم و بازش کردم..

کوگ: لیاقت من و ندارییی‌..
و نشست سر جاش..


یکم از پماده به انگشتم زدم و رو زخم رو گردنش کشیدم..


کوک: راستی..اون کوتوله..تا خوابگاه سال اولیا رفته بود.
ته:کدوم از یال اولیا بیرون بودن..

متوقف شدم و نگام بین جونگکوک و تهیونگ بود.

جونگکوک به من اشاره کرد که تهیونگ سرش و چرخوند سمتم..

ته: تو بودی ؟
جنا: اره.

ته:اون وقت شب اونجا چیکاار می کردی..؟!!

جنا:..خ..خب...

چحوری بهش می گفتم برایه هیچی داشتم تلاش می کردم.
چون ازمونام و ریده بودم..

روم نمیشد.

کوگ: صدا شنیده بود و کنجکاو شده بود..

به جونگکوک نگاه کردم..

ته: کنجکاو؟؟؟

تهیونگ یکم جدی گفت:
_بازم بخواطر کنجکاوی تو دردسر افتادیی؟؟..اگه یکی از کوتوله ها میگرفتت...

کوک: یدونه افتاد دونبالش که جلو در خوابگاه کشتمش..

ته: اگه جونگکوک اونجا نبود چی؟؟

یکم جدی و عصبی گفت.
که جونگکوک از جاش بلند شد و امد سمتمون و دستش و رو شونه تهیونگ گزاشت.

کوک :...مگه بچه تنبیه میکنی؟؟؟...درضمن قبل از رسیدن من اون کوتوله خودش و شبیه من کرده بود ...جنا فهمید و حتی زخمیش کرد..

تهیونگ نفسشو بیرون فرستاد و گفت:

_ دیگه به هیچ دلیلی شبا از اتاقت نمیای بیرون...

و باقی پماد و رو بقیه زخماش مالیدم.


چه عجب حرفی از اینکه نیا سمتم و ما همو نمیشناسیم نزد..

ته: ممنون..دیگه.برو..کلاسات داره شروع میشه..

جنا: اهوم..

از جام بلند شدم و با خداحافظی رفتم
دیدگاه ها (۵۴)

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۳۶"ویو جنا"از جام بلند شدم ...

بچه ها بخواطر فعالیت خیلی بدم معذرت میخواممن نه لباس مدرسه گ...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۳۴"ویو جنا"من اینجا چیکار م...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۳۳"ویو جنا".اصلا نمیدونم چی...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۷۰"ویو جنا"رو صندلی نشستم.و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط