دل نده نامه نده شعر نخوان لیلی جان

دل نده ، نامه نده ، شعر نخوان ، لیلی جان
دیگر از چشم من افتاده جهان ، لیلی جان

روزگاری‌ست همه عرض بدن می‌خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می‌خواهند

دیو هستند ولی مثل پری می‌پوشند
گرگ‌هایی که لباس پدری می‌پوشند

آنچه دیدند به مقیاس نظر می‌سنجند
عشق‌ها را همه با دور کمر می‌سنجند

خب طبیعی است یک روزه به پایان برسد
عشق‌هایی که سرپیچ خیابان برسد .
دیدگاه ها (۱)

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکستعهد و پیمانی که روزی با دل...

آمدی تنها نباشم حیف تنها تر شدماز یقین گفتی برایم،پاک بی باو...

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شدکاسه ی صبرم از این دیر آمدن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط