برگرد..!
برگرد..!
نگذار دیر شود ، دل است دیگر . .
شاید دیدی خسته شد از انتظار کشیدن ،
دست کشید از همه چیز !
دیر نیا .
آنقدر دیر نیا که مانند"شهریار" مجبور بشوم بگویم ؛
"آمدی جانم به قربانت ، ولی حالا چرا.." :
نگذار دیر شود ، دل است دیگر . .
شاید دیدی خسته شد از انتظار کشیدن ،
دست کشید از همه چیز !
دیر نیا .
آنقدر دیر نیا که مانند"شهریار" مجبور بشوم بگویم ؛
"آمدی جانم به قربانت ، ولی حالا چرا.." :
۵.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.