چه می خواهد بگو عشق تو از جانم نمی دانم

چه می خواهد بگو عشق تو از جانم نمـی دانم
دیدگاه ها (۶)

بامن که به چشم تو گرفتارم و محتاجحرفی بزن ای قلب مرا برده ...

از این پس با عطش واکن لب افطارهایت را...‌‌

نیست کند هست کند بی‌دل و بی‌دست کند باده دهد مست کند ...

بر تختهٔ دل که من نگهبانم و توخطی بنوشته‌ای که خوانم و توگفت...

🍃خداست که كار را از آسمان تا زمين سامان میدهد.خدایا تو می دا...

صبـح را در نفس باد صبا می دانمڪه ز ڪوے تو احوال تو آرد خبر ه...

قلبــــــــم را به تو می سپــــــــارم❤وقتی می دانم🍁بدون حکم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط