پارت ۱۲
جین : چرا باید بریم
رئیس : چون شما ها قرار باهم زندگی کنید
دخترا : چی
ته _: چیه خیلی هم دلتون بخواهد
جنی : متاسفانه نمی خواهد
جیسو : مجبوریم با اینا زندگی کنیم
رئیس : بله مجبورید
جیسو : هوففففف باشه
از دید سوم شخص
دخترا و پسرا رفتن وسایل شون و جمع کردن و رفتن خونه جدید ( عکس خونه رو میزارم )
جیسو : وای اینجا چه قشنگهد
لیسا : اره خیلی هم بزرگه
رزی : به نظرتون اتاق میکاپ هم داره
جنی : شاید هم یه کمد پر لباس
مارنی و نارنی و هانی : شاید هم یه اتاق خوا بزرگ
جین : همه یه اینا رو داره
دخترا محو خونه شدن
نارنی : اینجا چند تا اتاق داره
نامجون : چهار تا اتاق دوتاش چهار تختست دوتاش سه تختست
رزی : گفته باشم من با لیسا نمی خوابم
لیسا : مگه من چمه خیلی هم دلت بخواهد
رزی : چت نیست تو خواب که راه میری لگد میندازی خر و پف هم میکنی
لیسا : من من خر و پف میکنم
رزی : پنه په عمه یه من خر و پف میکنه
لیسا : مگه عمه داری
رزی : نه ندارم
لیسا : هیف شد چون دیگه نمیشه به عمه ات فوش داد
رزی یه چشم قره به لیسا رفت
لیسا : چشم قره هاتم دوست دارم
جنی : حالا کی با کی میخوابه
رزی : من و لیسا باهم
جنی : تو همین چند دقیقه پیش گفتی من با لیسا نمی خوابم
رزی : چند دقیقه پیش چند دقیقه پیش بود الان الان
جیسو : باشه تو و لیسا باهم تو اون اتاق چهار تخت بخوابید
جین : ما کجا بخوابیم
نامجون : من و شوگا و جیهوپ میریم تو اتاق سه تخته
جیمین : من و کوک هم تو یکی از اتاق های چهار تخت میخوابیم
ته : خب تو کدوم اتاق میخوابید
جیسو : من و جنی کنار هم باهم میخوابیم
نارنی : خب من و خواهرامم میریم تو اون اتاق سه تختیه
نامجون و شوگا و جیهوپ و نارنی و مارنی و هانی رفتن تو اتاقاشون
جیسو : خب موندیم ما هشت نفرم
جین : من و ته کنار جیمین و کوک نمیخوابیم
کوک : چرا
ته : چون خیلی صدا تون زیاده
جنی : من و جیسو هم نمیتونیم کنار این دو تا بخوابیم
جیسو : خب رزی و لیسا و جیمین و کوک میرن تو اون اتاق که خیلی پر سر و صدا ان ما چهار نفرم میریم تو اون یکی اتاق
جین : قبوله
همه بچه ها رفتن تو اتاق های خودشون
از دید رزی
لیسا : وای این اتاق چه قشنگهذ
رزی : اره
کوک : این تخت من
جیمین : اینم تخت من
جیمین و کوک افتادن رو تخت من و لیسا هم شروع کردیم به چیدن وسایلمون قاب عکس پدر مادر مو در اورد و گزاشتم رو میزی که اونجا بود
جیمین : پدر و مادرتن
رزی : اره
جیمین : خیلی شبیه مامانتی
رزی : ممنون
لیسا : اخی من وسایلم و چیدم
رزی : خداقوت
لیسا : ممنون
لیسا : رزی به نظرت اینجا ......
خب این پارت تموم شد دوست تون دارم 💗💜💜😘😍
برای پارت بعد
کامنت ۲۰
لایک ۵۰
رئیس : چون شما ها قرار باهم زندگی کنید
دخترا : چی
ته _: چیه خیلی هم دلتون بخواهد
جنی : متاسفانه نمی خواهد
جیسو : مجبوریم با اینا زندگی کنیم
رئیس : بله مجبورید
جیسو : هوففففف باشه
از دید سوم شخص
دخترا و پسرا رفتن وسایل شون و جمع کردن و رفتن خونه جدید ( عکس خونه رو میزارم )
جیسو : وای اینجا چه قشنگهد
لیسا : اره خیلی هم بزرگه
رزی : به نظرتون اتاق میکاپ هم داره
جنی : شاید هم یه کمد پر لباس
مارنی و نارنی و هانی : شاید هم یه اتاق خوا بزرگ
جین : همه یه اینا رو داره
دخترا محو خونه شدن
نارنی : اینجا چند تا اتاق داره
نامجون : چهار تا اتاق دوتاش چهار تختست دوتاش سه تختست
رزی : گفته باشم من با لیسا نمی خوابم
لیسا : مگه من چمه خیلی هم دلت بخواهد
رزی : چت نیست تو خواب که راه میری لگد میندازی خر و پف هم میکنی
لیسا : من من خر و پف میکنم
رزی : پنه په عمه یه من خر و پف میکنه
لیسا : مگه عمه داری
رزی : نه ندارم
لیسا : هیف شد چون دیگه نمیشه به عمه ات فوش داد
رزی یه چشم قره به لیسا رفت
لیسا : چشم قره هاتم دوست دارم
جنی : حالا کی با کی میخوابه
رزی : من و لیسا باهم
جنی : تو همین چند دقیقه پیش گفتی من با لیسا نمی خوابم
رزی : چند دقیقه پیش چند دقیقه پیش بود الان الان
جیسو : باشه تو و لیسا باهم تو اون اتاق چهار تخت بخوابید
جین : ما کجا بخوابیم
نامجون : من و شوگا و جیهوپ میریم تو اتاق سه تخته
جیمین : من و کوک هم تو یکی از اتاق های چهار تخت میخوابیم
ته : خب تو کدوم اتاق میخوابید
جیسو : من و جنی کنار هم باهم میخوابیم
نارنی : خب من و خواهرامم میریم تو اون اتاق سه تختیه
نامجون و شوگا و جیهوپ و نارنی و مارنی و هانی رفتن تو اتاقاشون
جیسو : خب موندیم ما هشت نفرم
جین : من و ته کنار جیمین و کوک نمیخوابیم
کوک : چرا
ته : چون خیلی صدا تون زیاده
جنی : من و جیسو هم نمیتونیم کنار این دو تا بخوابیم
جیسو : خب رزی و لیسا و جیمین و کوک میرن تو اون اتاق که خیلی پر سر و صدا ان ما چهار نفرم میریم تو اون یکی اتاق
جین : قبوله
همه بچه ها رفتن تو اتاق های خودشون
از دید رزی
لیسا : وای این اتاق چه قشنگهذ
رزی : اره
کوک : این تخت من
جیمین : اینم تخت من
جیمین و کوک افتادن رو تخت من و لیسا هم شروع کردیم به چیدن وسایلمون قاب عکس پدر مادر مو در اورد و گزاشتم رو میزی که اونجا بود
جیمین : پدر و مادرتن
رزی : اره
جیمین : خیلی شبیه مامانتی
رزی : ممنون
لیسا : اخی من وسایلم و چیدم
رزی : خداقوت
لیسا : ممنون
لیسا : رزی به نظرت اینجا ......
خب این پارت تموم شد دوست تون دارم 💗💜💜😘😍
برای پارت بعد
کامنت ۲۰
لایک ۵۰
۱۱۴.۰k
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.