بس که زیبایی ، خدایی ماه کم آورده است
بس که زیبایی ، خدایی ماه کم آورده است
خالقت هم حینِ خلقت " آه " کم آورده است
نیمه شب با عکس هایت مهربانی می کنم
گوشیِ بیچاره ی همراه کم آورده است
کار دستم می دهی یا کار دستت می دهم...
این منِ خودخواهِ خاطرخواه کم آورده است
گفته ای درعاشقی ثابت قدم باشم ولی
پا به پایم نیست حتی راه ، کم آورده است
در بیابانِ شبت بیچاره دل گمگشته است
چشمهای نافذِ روباه کم آورده است...
وزنِ شعرم در نبودت غالبا بی وزنی است
یک "هجا " را بیشتر، یا گاه کم آورده است
آخرین بیتِ غزل این بار در وصفِ غمت
واژه توصیفیِ "جانکاه " کم آورده است!
خالقت هم حینِ خلقت " آه " کم آورده است
نیمه شب با عکس هایت مهربانی می کنم
گوشیِ بیچاره ی همراه کم آورده است
کار دستم می دهی یا کار دستت می دهم...
این منِ خودخواهِ خاطرخواه کم آورده است
گفته ای درعاشقی ثابت قدم باشم ولی
پا به پایم نیست حتی راه ، کم آورده است
در بیابانِ شبت بیچاره دل گمگشته است
چشمهای نافذِ روباه کم آورده است...
وزنِ شعرم در نبودت غالبا بی وزنی است
یک "هجا " را بیشتر، یا گاه کم آورده است
آخرین بیتِ غزل این بار در وصفِ غمت
واژه توصیفیِ "جانکاه " کم آورده است!
۵۷۷
۲۷ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.