پارت

پارت ۳۷
مدرسه وارثان
ویو راوی
کوک و لنی رسیده بودن فرودگاه و نشسته بودن روی صندلی و منتظر بودن که اعلام کردن که پرواز نیویورک به سئول نشست
لنی کوک اون پرواز مامانی ناس
کوک اره فکر کنم
لنی پس برین
کوک بریم
کوک و لنی رفتن جلوی اونجایی که وایمیستن تا مسافرا بیان اسمش رو نمیدونم
(نکته اسم مامان لنی جینا و اسم مامان مینسو هست)
اینجا هنوز کوک و لنی رو ندیدن
جینا مینسو اونا فکر کنم لنی و حونگ کوک کن
مینسو اره فکر کنم
لنی مامان(داد)
جینا اره خودشونن(خنده)
مینسو اره(خنده)
"جینا و مینسو رفتن پیشه کوک و لنی"
لنی سلام مامان (بغلش میکنه)
جینا سلام قشنگم
کوک مامان با اینکه بزرگ شدم ولی بغل
مینسو تو که همیشه بچه منی حتی اگه ۱۰۰ ساختم بشه
(کوک مامانشو بغل میکنه)
مینسو دلم برات تنگ شد بود پسرم
کوک منم
لنی اهان راستی بفرمایید
( دسته گل هارو میده)
جینا و مینسو مرسی
(مینسو گل هارو بوه میکنه و میگه)
مینسو کوک اینا رو تو خریدی یا لنی
کوک لنی
مینسو عروس خودم دیگه(خنده)
جینا کوکم داماده خودمه
لنی وایسا شما ها هم میدونید
مینسو چیو
لنی اینکه ما باهمیم
جینا چیه انتظار داشتی توی این ۳ ماه و ۶ رو ندونیم
کوک مثله اینکه امارمونم دارین
جینا بله ما هم کارای خودمون رو داریم دیگه
مینسو امارتونم دقیق داریم
لنی ، کوک (خنده)
مینسو خب بریم دیگه اینجا وسط راه(با حالت خنده و شوخی)
لنی باشه بریم
کوک وسایل هارو برداشت و رفتن توی ماشین
*توی ماشین*
<لنی و کوک جلو بودن و مینسو و جینا عقب بودن>
توی راه بودن که یهو مینسو میگه........

مرسی که تا اینجا خوندین😊
#فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_از_جونگکوک #فیکشن #رمان_از_بی_تی_اس #رمان_تهیونگ #چندپارتی #تک_پارتی #رمان #تهیونگ #جونگکوک #لنی #لورا #فیک #فیک_بی_تی_اس
دیدگاه ها (۱)

پارت ۳۸مدرسه وارثان مینسو کوک این رژ لب برای کیهکوک کدوم رژم...

پارت ۳۹مدرسه وارثان ادامه ویو لنی اون.....اون.....خواهر هان،...

پارت ۳۶مدرسه وارثانپرش زمانی به فردا(روز چمراسم)ویو لنی امرو...

پارت ۳۵ ویو راوی لنی و جونگ کوک داشتن خونه رو مرتب میکردن که...

هنرمند کوچولوی من

حس های ممنوعه ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط