فیک سانزو پارت ۱۵
فیک سانزو پارت ۱۵
ات:اخهههه عمارتی به این بزرگی کی حوصلش میگیره تمیز کنه
سانزو: من و تو
ات: تو پولداری خب خدمتکار بگیر
سانزو: خیر عید ها به مردم از سقف ۱۰۰ به بالا عیدی میدم ورشکست میشم
ات: کریسمس است تا
سانزو: بلاخره هر کوفتی خرج داره
ات: خسیس
سانزو: پاشو واسه من تنبل بازی در نیار از طبقه پایین شروع میکنیم میام بالا
ات: اوکی
یه ماه گذشت ما تازه طبقه پایین رو خونه تکونی کردیم و رسیدیم به طبقه بالا
سانزو : دوتا اتاق واس تو دوتا اتاق واسه من اتاق خودمونو من تمیز میکنم
از زبان سانزو
رفتم اتاق خودمون تمیز کنم تقریبا کارش تموم شده بود اومدم زیر تخت تمیز کنم که یه پاکت دیدم من که پاکتی نداشتم پس پاکتو باز کردم و از کنجکاوی یه چیزی رو خوندم که نباید میخوندم
*باز کردن پاکت
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آمایا خواهش میکنم بر گرد به کمکت نیاز داریم برامن بهت نیاز داره بدون تو نمیتونیم ادامه بدیم...برادرم رفته واکاسا رفته گنگ منحل شده
از طرف دوستت سنجو
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
سانزو: چی برامن اینجا چه خبره اینجا چی شده عضو برامن اونم از یکی از شاخ هاش
از زبان هیچکس
ات: عزیزم ....
*افتادن پاکت ها روی زمین
ات: واست توضیح میدم آروم باش برات توضیح میدم
سانزو: چی رو هاااا چی رو که عضو گنگ برامنی هااااا تو داشتی جاسوسی بونتن میکردی تو اصلا دوسم نداشتی تو فقط برای..
ات: توضیح میدم
سانزو: ببند دیگه نمی خوام چیزی بشنوم
ات: من
سانزو با داد : گفتم ببندید د
ات: من نمیخوام زندگیمون از هم بپاشه سانزو لطفا گوش کن خواهش میکنم گوش کن
سانزو : چی رو گوش کنم اینکه بهم خیانت کردی برو بیرون دیگه نمی خوام ببینمت برو بیرون
آمایا هم با گریه میزنه بیرون
:::::::::::::
پایان
:::: :: : ::
ات:اخهههه عمارتی به این بزرگی کی حوصلش میگیره تمیز کنه
سانزو: من و تو
ات: تو پولداری خب خدمتکار بگیر
سانزو: خیر عید ها به مردم از سقف ۱۰۰ به بالا عیدی میدم ورشکست میشم
ات: کریسمس است تا
سانزو: بلاخره هر کوفتی خرج داره
ات: خسیس
سانزو: پاشو واسه من تنبل بازی در نیار از طبقه پایین شروع میکنیم میام بالا
ات: اوکی
یه ماه گذشت ما تازه طبقه پایین رو خونه تکونی کردیم و رسیدیم به طبقه بالا
سانزو : دوتا اتاق واس تو دوتا اتاق واسه من اتاق خودمونو من تمیز میکنم
از زبان سانزو
رفتم اتاق خودمون تمیز کنم تقریبا کارش تموم شده بود اومدم زیر تخت تمیز کنم که یه پاکت دیدم من که پاکتی نداشتم پس پاکتو باز کردم و از کنجکاوی یه چیزی رو خوندم که نباید میخوندم
*باز کردن پاکت
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آمایا خواهش میکنم بر گرد به کمکت نیاز داریم برامن بهت نیاز داره بدون تو نمیتونیم ادامه بدیم...برادرم رفته واکاسا رفته گنگ منحل شده
از طرف دوستت سنجو
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
سانزو: چی برامن اینجا چه خبره اینجا چی شده عضو برامن اونم از یکی از شاخ هاش
از زبان هیچکس
ات: عزیزم ....
*افتادن پاکت ها روی زمین
ات: واست توضیح میدم آروم باش برات توضیح میدم
سانزو: چی رو هاااا چی رو که عضو گنگ برامنی هااااا تو داشتی جاسوسی بونتن میکردی تو اصلا دوسم نداشتی تو فقط برای..
ات: توضیح میدم
سانزو: ببند دیگه نمی خوام چیزی بشنوم
ات: من
سانزو با داد : گفتم ببندید د
ات: من نمیخوام زندگیمون از هم بپاشه سانزو لطفا گوش کن خواهش میکنم گوش کن
سانزو : چی رو گوش کنم اینکه بهم خیانت کردی برو بیرون دیگه نمی خوام ببینمت برو بیرون
آمایا هم با گریه میزنه بیرون
:::::::::::::
پایان
:::: :: : ::
۳.۲k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.