از زهر تمام پیکرش می لرزید

از زهر تمام پیکرش می لرزید
پیوسته ز پا تا به سرش می لرزید

افتاد حسن یاد حسن وقتی که
در کوچه به یاد مادرش می لرزید
دیدگاه ها (۱)

"قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکندبر دل کعبه همین داغ فراوان کم...

تاج زیبای ولایت به شما می نازدعلی آن شاه هدایت به شما می ناز...

اینجامریض‌لب‌نگشوده‌دوا گرفت🌱 فطرس دوباره آمد و دست دعا گرفت...

اسرائیل را به رسمیت می شناسم!این جمله از کیست؟-جیمی کارتر رئ...

زمزمه مادری

"در آغوش شیطان" ---Chapter: 1 Part: 1صدای جیغ‌ها توی گوشش م...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط