ای چشم خمارین تو و افسانه نازت

ای چشم خمارین تو و افسانه نازت
وی زلف کمندین من و شبهای درازت

شبها منم و چشمک محزون ثریا
با اشک غم و زمزمه راز و نیازت


💜 🌹
دیدگاه ها (۳)

♠ 🎗 می خواهم "عشــــق" بمان♠ 🎗 هدیه لبهایِ تـــــوست ♠ 🎗 می ...

💜 💜 🌸 💜 💜 💥 ✨ لب معشوق،💋 💥 ✨ هوایی شدنش می ارزد💥 ✨ شعر د...

💔 تنها نشسته ام و چای مینوشم و بغض میکنم💔 هیچکس مرا به یاد ن...

‍ ‍ تو دلت سنگ و دلم چشم بہ در دوختہ استنزن آتش بہ درختے ڪہ ...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط