نقاش نیستم من ولی ناز نگاهت میکشم

.......
نقاش نیستم من ولی، ناز نگاهت میکشم
عکس تو را بر لوح دل ،برجسته پنهان میکشم

در این اثرمن تو را ،چون آسمان ابی وصاف
جای آن شمس و قمر ،برق نگاهت میکشم

رنگ چشمان سیاهت ، رابه رنگ عاشقی
روی زیبایت سفید ، هم شکل پاکان میکشم

می رسد نوبت به پیشانی ، چه کار مشگلی
بخت و اقبالت بلند ، چون قله ها ،آن میکشم

ابروانت را کمانی ، تیز و بران همچو تیغ
قد و قامت همچو سرو،به چه غزلخوان میکشم

مهربانیت چو طوفان ، چون گرفت آرامشم
عشق تو ای نازنین ، غران غران میکشم

هرچه خوبی هست ،در دنیا زمین تا آسمان
هر چه بادا باد این بار، من تو را آن میکشم....
دیدگاه ها (۳)

......چشم دریایی تو شبتاب هر شعر و غزل من فدای چشم زیبای تو ...

........لبهای غم آلوده را،با خنده تزیٔین میکنم من کوه تلخ ع...

......🌱 قسم به عشق ، که گمگشته ی دلم بودیاگر کنار تو بودم ، ...

.......پا به پایت تا ته این جاده می آیم نترس این منم عاشق تر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط