●
●
چند روز بود میخواستم دربارهی پیروز بنویسم. وقت نمیکردم. تماشای چهرهی پیروز که خسته و بیمار روی تخت بیمارستان دراز کشیده، قلبم را به درد میآورد. میخواستم بنویسم این حیوانکی چرا به این حال و روز افتاده است؟ میخواستم بنویسم از اوضاع پیروز و عاقبتش میترسم. وقتی در خبرها آمد که دستگاههای لازم برای درمان پیروز را ندارند، بیشتر ترسیدم. چیزی درونم هشدار میداد که کار تمام است. البته این حس بدِ آخر را نمیخواستم بنویسم. فقط میخواستم هشدار بدهم که باید بیشتر مراقب بود اما زنگ خطر درونم به صدا در آمده بود که: باید برای پیروز و احتمال انقراضش کاری کرد...
.
اما نشد؛ پیروز تلف شد. حس بدِ درونم به واقعیت پیوست. حسی که انگار از یک ناامیدی تاریخی نشات میگیرد. میدانم و مطمئنم که حالا با رفتن پیروز خیلیها خوشحالند؛ از ته دل لذت میبرند. نه فقط به دلیل این که پیروز طی جنبش اخیر، بیش از پیش سر زبانها افتاده بود و باید از میان برداشته میشد بلکه به این دلیل که پیروز برای آنها تنها یک «حیوان» بود که نیازی نبود اینهمه برایش انرژی صرف کنند و لیلی به لالایش بگذارند. تصور میکنید برای کسانی که به عنوان نمونه سگهای خیابانی را سلاخی میکنند، پیروز برایشان اهمیت بیشتری دارد؟ آنها از خبر تلف شدن این حیوان لذت میبرند چون احساس میکنند حالا جا برایشان بازتر شده است و یک حیوان کمتر، بهتر.
.
بدبختانه اوضاع ما این است. تلف شدن پیروز برای خیلیها خوشحالی به همراه دارد. همچنان که اوضاع اسفناک یک خرس در باغ وحشی در یکی از شهرهای شمالی، برایشان هیچ اهمیتی ندارد. حسی وجود ندارد. هر چه هست لذت بردن از «مرگ» است. پیروز تلف شد چون مرگ در این سرزمین انگار نهادینه شده است.
.
@damoon_ghanbarzadeh
.
#دامون_قنبرزاده
#پیروز
#یوزپلنگ_ایرانی
#پیروز_یوز_ایرانی
#یوزپلنگ
#مرگ
چند روز بود میخواستم دربارهی پیروز بنویسم. وقت نمیکردم. تماشای چهرهی پیروز که خسته و بیمار روی تخت بیمارستان دراز کشیده، قلبم را به درد میآورد. میخواستم بنویسم این حیوانکی چرا به این حال و روز افتاده است؟ میخواستم بنویسم از اوضاع پیروز و عاقبتش میترسم. وقتی در خبرها آمد که دستگاههای لازم برای درمان پیروز را ندارند، بیشتر ترسیدم. چیزی درونم هشدار میداد که کار تمام است. البته این حس بدِ آخر را نمیخواستم بنویسم. فقط میخواستم هشدار بدهم که باید بیشتر مراقب بود اما زنگ خطر درونم به صدا در آمده بود که: باید برای پیروز و احتمال انقراضش کاری کرد...
.
اما نشد؛ پیروز تلف شد. حس بدِ درونم به واقعیت پیوست. حسی که انگار از یک ناامیدی تاریخی نشات میگیرد. میدانم و مطمئنم که حالا با رفتن پیروز خیلیها خوشحالند؛ از ته دل لذت میبرند. نه فقط به دلیل این که پیروز طی جنبش اخیر، بیش از پیش سر زبانها افتاده بود و باید از میان برداشته میشد بلکه به این دلیل که پیروز برای آنها تنها یک «حیوان» بود که نیازی نبود اینهمه برایش انرژی صرف کنند و لیلی به لالایش بگذارند. تصور میکنید برای کسانی که به عنوان نمونه سگهای خیابانی را سلاخی میکنند، پیروز برایشان اهمیت بیشتری دارد؟ آنها از خبر تلف شدن این حیوان لذت میبرند چون احساس میکنند حالا جا برایشان بازتر شده است و یک حیوان کمتر، بهتر.
.
بدبختانه اوضاع ما این است. تلف شدن پیروز برای خیلیها خوشحالی به همراه دارد. همچنان که اوضاع اسفناک یک خرس در باغ وحشی در یکی از شهرهای شمالی، برایشان هیچ اهمیتی ندارد. حسی وجود ندارد. هر چه هست لذت بردن از «مرگ» است. پیروز تلف شد چون مرگ در این سرزمین انگار نهادینه شده است.
.
@damoon_ghanbarzadeh
.
#دامون_قنبرزاده
#پیروز
#یوزپلنگ_ایرانی
#پیروز_یوز_ایرانی
#یوزپلنگ
#مرگ
۱۲.۳k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.