عبدالله اوجالان سروک آپو شیعه علوی
عبدالله اوجالان ( سروک آپو ) شیعه علوی
آینده روشن ایران و بازیابی نقش تاریخیاش در خاورمیانه
اسلام شیعی، از سر تا انتهایش ملیگرایی ایرانی است؛ ایدئولوژی هژمونیکِ سنت امپراطوری ایران است...
[در طول تاریخ] بر مسایل دینیای که اقوام در درون خویش داشتند، مسایل مذهبی نیز افزوده گشت. وعدههای برادری، یکپارچگی و صلحی که ادیان میدادند، در برابر منافع مادّی دارای تأثیری محدود بود. روند طبقاتیبودنی که در جامعه پدید آمده بود، مدتزمان بسیاری بود که همان اقوام را به حالت کلافی از مساله و ستیزه درآورده بود. در قبیله بسیار کوچک و درخودفروبستهای همچون یهود و در زمانی که هنوز موسی در قید حیات بود، منجر به ستیزههای بسیار شدیدی بین نزدیکترین خویشاوندان او شده بود. کشمکشهای بین برادر و خواهر موسی، یعنی هارون و مریم، امری جالب توجه است. عیسی ابتدا موسویان محروم را مورد خطاب قرار میداد. معاویه حتی پیش از وفات محمد آغاز به برتریجویی و منازعه خاندانی علیه اهل بیت نموده بود. در اسلام، بعدها خوارج جهت رهانیدن خلافت دو رأسی و حتی سه رأسی از دست علی، معاویه و عمروعاص، تصمیم به کشتن [آنها] گرفتند. سپس یزید ابن معاویه، برگزیدهترین اولاد اهل بیت را در صحرای کربلا با قساوت تمام سر برید. هر خلقی که به اسلام میگروید، هم در درون خویش و هم بین خود و دیگران، مسایلی بهمنآسا را به همراه میآورد. تمدن ریشهدار ایران درصدد برآمد تا با ایجاد مذهب تشیع، به شکست در برابر اعراب اسلامی پاسخ دهد. بیگهای سلسلههای سلجوقی و عثمانی تُرکتبار، منافعشان را در سنت استیلایافته اسلامی یعنی تسنن یافتند. ترکمنها بهمثابه قشری محروم، اکثراً تشیع و علویت را برگزیدند. انشعاب مشابهی در میان کوردها نیز پدید آمد. بیگهای صاحبقدرت، به تسنن گرویدند و مزدوری جهت سلاطین عرب و ترک را سرلوحه قرار دادند، قشر محروم و شرافتمند نیز علوی گشته و زرتشتی باقی ماندند.
ادامه به کتاب مراجعه شود ....................
برگرفته از کتاب بحران تمدن در خاورمیانه و رهیافت تمدن دموکراتیک اثر عبدالله اوجالان
آینده روشن ایران و بازیابی نقش تاریخیاش در خاورمیانه
اسلام شیعی، از سر تا انتهایش ملیگرایی ایرانی است؛ ایدئولوژی هژمونیکِ سنت امپراطوری ایران است...
[در طول تاریخ] بر مسایل دینیای که اقوام در درون خویش داشتند، مسایل مذهبی نیز افزوده گشت. وعدههای برادری، یکپارچگی و صلحی که ادیان میدادند، در برابر منافع مادّی دارای تأثیری محدود بود. روند طبقاتیبودنی که در جامعه پدید آمده بود، مدتزمان بسیاری بود که همان اقوام را به حالت کلافی از مساله و ستیزه درآورده بود. در قبیله بسیار کوچک و درخودفروبستهای همچون یهود و در زمانی که هنوز موسی در قید حیات بود، منجر به ستیزههای بسیار شدیدی بین نزدیکترین خویشاوندان او شده بود. کشمکشهای بین برادر و خواهر موسی، یعنی هارون و مریم، امری جالب توجه است. عیسی ابتدا موسویان محروم را مورد خطاب قرار میداد. معاویه حتی پیش از وفات محمد آغاز به برتریجویی و منازعه خاندانی علیه اهل بیت نموده بود. در اسلام، بعدها خوارج جهت رهانیدن خلافت دو رأسی و حتی سه رأسی از دست علی، معاویه و عمروعاص، تصمیم به کشتن [آنها] گرفتند. سپس یزید ابن معاویه، برگزیدهترین اولاد اهل بیت را در صحرای کربلا با قساوت تمام سر برید. هر خلقی که به اسلام میگروید، هم در درون خویش و هم بین خود و دیگران، مسایلی بهمنآسا را به همراه میآورد. تمدن ریشهدار ایران درصدد برآمد تا با ایجاد مذهب تشیع، به شکست در برابر اعراب اسلامی پاسخ دهد. بیگهای سلسلههای سلجوقی و عثمانی تُرکتبار، منافعشان را در سنت استیلایافته اسلامی یعنی تسنن یافتند. ترکمنها بهمثابه قشری محروم، اکثراً تشیع و علویت را برگزیدند. انشعاب مشابهی در میان کوردها نیز پدید آمد. بیگهای صاحبقدرت، به تسنن گرویدند و مزدوری جهت سلاطین عرب و ترک را سرلوحه قرار دادند، قشر محروم و شرافتمند نیز علوی گشته و زرتشتی باقی ماندند.
ادامه به کتاب مراجعه شود ....................
برگرفته از کتاب بحران تمدن در خاورمیانه و رهیافت تمدن دموکراتیک اثر عبدالله اوجالان
- ۲.۰k
- ۲۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط