بعضی روزها هوایی خانه ی کودکی هایم می شوم،
بعضی روزها هوایی خانهی کودکیهایم میشوم،
دلم برای حیاطی که نیست... مادربزرگی که نیست...
برای بوتهی یاس و درخت شمشاد و آب و جاروهای بعد از ظهر تنگ میشود
میروم محلهی قدیمی، دست میکشم روی دیوار
و قدم میزنم در پیاده رو خانه مان که دیگر نیست...
سرم را بلند میکنم شاید مادرم پشت پنجره بیاید،
شاید برایم گوجه سبز و زالزالک خریده باشد،
انار دانه کرده باشد
دلم برای حیاطی که نیست... مادربزرگی که نیست...
برای بوتهی یاس و درخت شمشاد و آب و جاروهای بعد از ظهر تنگ میشود
میروم محلهی قدیمی، دست میکشم روی دیوار
و قدم میزنم در پیاده رو خانه مان که دیگر نیست...
سرم را بلند میکنم شاید مادرم پشت پنجره بیاید،
شاید برایم گوجه سبز و زالزالک خریده باشد،
انار دانه کرده باشد
۲۳.۵k
۲۶ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.