تورا با خیالت به دنیا سپردم

تورا با خیالت به دنیا سپردم
خودم را به دست خودم چال کردم
پس از تو نبودم اگرچه نمردم
مرورم کن از خاطرت جا نمانم
زمین مثل من آدم ماندن ندیده
به پای گناهی نکرده نشستم
کسی جز تو آن سیب من را نچیده
تمرکز ندارم چه باید بگویم
روایت از این دختر راوی گرفتی
از آن بدتر اینکه مرا ساده دیدی
مرا با تمام آن ها مساوی گرفتی ..
دیدگاه ها (۳۰)

مثل من چشم به قلابِ جهانت داریماهیِ کوچکِ گندیده‌ی دریاچه‌ی ...

دنیا به سمت عشق دری وا نمی کند این چرخ گوشت رحم به زن ها نمی...

از این قصه رفتم که پایت وسط بودنماندم که تو، در میانه بمانی

در کوی تو معروفم و از روی تو محرومگرگ دهن‌آلوده یوسف ندریده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط