تظاهر می کنم خوبم

تظاهر می کنم خوبم

که امیدی به تو باشه

باید قفلی که تو بستی

با دستای خودت واشه


تظاهر می کنم بی تو

تو این خلوت نمی ترسم

باید باشی ببینی که

من از هر سایه میترسم


توی این خونه هرشب من

دارم کابوس می بینم

دارم راهی که روشن نیست و-

با فانوس می بینم


تموم لحظه هام بی تو

دارن از غصه می سوزن

تموم جای خواب من

دارن از گریه می پوسن


مدارا می کنه قلبم

که از این عشق برگردم

خیالی نیست واست که

چه روزایی رو سر کردم


مدارا می کنم شاید

که از این راه برگردی

شاید با من تو این احساس

تو این حادثه همدردی


حسین حیدری"رهگذر"


https://telegram.me/Heidari_official2
دیدگاه ها (۱)

ابراهیمروزگاری عاشقت بودم ولی دیوانه نه..مست بودم مست، اما م...

میرومگفته بودم بی تو روزی وقتِ رفتن میرومپا به پایِ روزهایِ ...

معشوقه کیست؟با عشق می شود که از آتش گذر کنیاما به شرط آنکه ک...

#لایعقلمرا آتش بزن، من مرگ آتشبار می خواهمبه چشمانم کمی هم م...

intp

کپشن خیلی مهمممبچه ها...واقعا این تصمیم برام سخته..خیلی سخت....

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط